صفحه 151
محتوای سوره اعراف 1-المص
2- نزول قرآن برای انذار همه و ذکر برای مؤمنین و نگران نبودن از ابلاغ قرآن
3-لزوم یروی از وحی خدا و قرآن نه اولیای غیر الهی
کم متذکر می شوند
4- ویرانی و عذاب شبانه جوامع آلوده
5-اعتراف گنه کاران به ستمگری هنگام عذاب
6-بازخواست از امت ها در مورد اطاعت و سؤال از انبیا در مورد ابلاغ رسالت و برخورد مردم در قیامت
7- شرح دقیق اعمالشان برای آنها
8-حق بودن سنجش اعمال و رستگاری سنگین وزن ها
9-زیان کاری سبک وزن ها به خاطر انکار آیات الهی و از دست دادن سرمایه وجودی
10-ناسپاسی و کم سپاسی نعمت مکنت در زمين و امکانات زندگی
11- خلقت و پیکر بندی انسان و امر به ملائکه به سجده بر آدم و سجده نکردن ابلیس
صفحه 152 - اعراف
12-چون خلقتش از آتش بود خود را از آدم بهتر می دانست لذا به خدا اعتراض کرد
13-اخراج شیطان از بهشت و جمع فرشتگان و تحقیر وی به خاطر تکبر
14-و 15 مهلت دادن به شیطان بنا به درخواست شیطان
16 و 17- تهدید شیطان در کمین راه راست نشستن برای فریب مردم از چهار طرف برای کفران نعمت
18- فرموده خدا به شیطان
نکوهش و راندن و اخراج شیطان و پیروانش از مقام قدس و پر کردن جهنم از آنان
19-سکونت دادن آدم و همسرش در بهشت و نهی از درخت ممنوعه برای مبتلا نشدن به ظلم
20 و 21 - شیطان برای ابتلای آدم و حوا به زشتی برهنگی آن دو را به خوردن از درخت ممنوعه تشویق کرد و به دروغ قسم خورد که اگر از آن بخورید فرشته یا جاودانه می شوید
22- فریب دادن تدریجی شیطان و خوردن آدم و حوا از درخت ممنوعه و برهنه شدن و پوشاندن خود با برگ درختان و مورد توبیخ خدا قرار گرفتن
خدا فرمود أبا شما را از این درخت نهی نکردم و نگفتم شیطان دشمن آشکار شماست
صفحه 153 -اعراف
23- اعتراف آدم و حوا به ظلم برنفس خود و توبه و درخواست بخشش و رحمت برای پرهیز از زیانکاری
24 و 25 - هبوط موقتی آدم و نسل او در زمين و دشمنی آنها با هم و زندگی و مرگ در زمين و حیات دوباره
26- نعمت لباس برای پوشش و زینت
و بهتر بودن لباس تقوی و هر دو از آیات خدا و پند دهنده
27 - نهی فرزندان آدم از فریب شیطان و عبرت گرفتن از آدم و حوا که فریب خوردند و با اندوه از زشتی برهنگی از بهشت به زمین فرود آمدند شیطان و یارانش شما را می بینند ولی شما آنها را نمی بینید و آنها شما را از جایی که نمیبینید فریب می دهند
شیطان دوست و سرپرست بی ایمانان است
28- نسبت دادن اعمال زشت خود به نیاکان خود و خدا از روی جهل
خدا به بدی امر نمی کند
29 - امر خدا به عدالت و میانه روی و اقامه نماز در مساجد و اخلاص در عبادت و اطاعت است نه به زشتی
بازگشت همه به خداست
30 هنگام بازگشت به خدا عده ای هدایت یافته و عده ای که شیطان را ولی خود قرارداده بودند گمراهند در حالی که خود را هدایت شده می دانستند
صفحه 154 - اعراف
31-امر به آراستگی ظاهری و رفتاری و باطنی در مسجد و پرهیز از اسراف ( بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید)
32 - نهی از تحریم زینت های حلال و روزی های پاک مانند رهبانیت طواف با کف وصوت و برهنگی و رها کردن بعضی شتران
روزی های پاک مؤمنین در آخرت مخصوص مؤمنین است
خداوند زینت های حلال و رزق پاک را حرام نکرده بلکه خداوند
فواجش ظاهری و باطنی
اثم و بغی به ناحق
شرک بی دلیل
و دروغ بستن به خدا
و بدعت
و ناآگاهانه چیزی را به خدا نسبت دادن
را حرام کرده است
35و36- خطاب به بنی آدم
آمدن انبیا برای بیان آیات حق
اگر عده ای با اطاعت از آنها خود را اصلاح کنند و پرهیز گار شوند ترس و حزنی ندارند
اما آنان که تکبر کنند و تکذیب کنند تا ابد در آتش اند
خلاصه
دو دسته انسان در برابر انبیا
متقین و اصلاح کنندگان خود که ایشان غم و ترسی ندارند
تکذیب کنندگان مستکبر که تا ابد در آتشند
37تا 41
ستمکارترین مردم
تکذیب کنندگان آیات خدا و نسبت دهنده گان دروغ به خدا زندگی موقتی در دنیا و اعتراف به کفر خود بعد از مرگ و
توبیخ شدن به اینکه معبود های شما کجایند تا شما را از مرگ نجات دهند
اعتراف به نبودن و عجز معبود های غیر خدا
صفحه 155 اعراف
38-داخل کردن ایشان در آتش در جمع جن و انس جهنمی از امت های قبل
پیروان گمراه همکیشان و بزرگان خود را نفرین می کنند تا با آنها یک جا جمع شدند می گویند خدایا عذاب رهبران ما را که باعث کمراهی ما شدند دو برابر کن
خداوند می فرماید عذاب همه ی شما دو برابر است ولی نمی دانید
رهبران گمراه به پیروان خود میگویند شما بر ما در تخفیف مجازات برتری ندارید پس مثل ما عذاب را به خاطر دستاوردهای خود بچشید
برای تکذیب کنندگان مستکبر مجرم ستمگر درهای آسمان باز نمی شود و داخل شدن آنها در بهشت مانند رد شدن شتر از سوراخ سوزن خیاطی است
زیر انداز و روانداز آنها جهنم و آتش است
42 افرادی که اندازه توان و ظرفیت خود اهل ایمان و عمل صالح باشند در بهشت ابدی اند
43-خدا کینه را از سینه هاشان می کند
نهرها از زیر پایشان جاری است
چون گفتند الحمد لله که خدا ما را هدایت کرد که اگر توفیق الهی نبود هدایت نمی شدیم و رسولان خدا حقند
ندا میشوند شما وارث بهشتی هستید که با اعمال خود به دست آوردید
صفحه 156 اعراف
44 45 -گفتگوی اهل بهشت با اهل جهنم
بهشتیان به دوزخیان می گویند ما وعده پروردگار خود را یافتیم آیا شما هم وعده خدا را به حق یافتید دوزخیان گویند آری
در این هنگام فریادی می رسد لعنت بر ظالمینی باد که
بازدارنده و ناهموار نشان دهنده راه خدا ، و کافر به معاد بودند
46-بین اهل بهشت با اهل جهنم حجابی است
اعراف کجاست و اهل اعراف کیانند
اقوال
1-بین دوزخیان و بهشتیان دیوار بلندی است که بر بالای آن اعراف است
2- اعراف مکانی است بین بهشت و جهنم که نه عذاب جهنم را دارد نه نعمت های بهشتی و مخصوص کسانی است که خوب و بد آنها مساوی بوده خوبی های آنها مانع جهنمی شدن آنهاست و بدی های آنها مانع بهشتی شدن آنهاست
3- اعراف همان صراط است
4- اعراف بر بالای صرلط قرار دارد
اهل اعراف کیانند
اقوال
1-افرادی که خوب و بد آنها مساوی است نه اهل بهشت هستند نه اهل جهنم ولی طمع و امید به بهشت دارند و اهل بهشت و اهل جهنم را از چهره هایشان می شناسند و سرانجام وارد بهشت می شوند
2- ملائکه، 3- انبیا و جانشینان آنها
4-محمد و آل محمد علیهم السلام
5-شهیدان 6-مؤمنین دارای مراتب بالای ایمانی که همگان اهل اعراف را از چهره های نورانی آنها می شناسند
ولی در روایات اعراف مکان بلندی است که بر بالای صرلط است و محمد و آل محمد علیهم السلام در آنجا قرار دارند که به بهشتیان قبل از ورود به بهشت خوش آمد می گویند و جهنمیان را توبیخ و سرزنش می کنند
-اعرافیان بهشتیانی که امید به بهشت دارند را به چهره می شناسند و قبل از ورودشان به بهشت به آنان خوش آمد و سلام مي گويند
47-اعرافیان وقتی متوجه اهل آتش می شوند می گویند پروردگار ما، ما را از ستمگران قرار مده
48- -اعرافیان که اهل آتش را به چهره میشناسند خطاب به آنان می گویند
ثروت اندوزی و تکبر سودتان نداد
49-و قسم می خوردید که مؤمنین را خدا رحمت نمی کند آیا نمی بینید که گفته می شود به آنان داخل بهشت شوید که شما ترس و غمی ندارید
50 - دوزخیان به بهشتیان می گویند از آب گوارا و نعمت های بهشت به ما بدهید
بهشتیان می گویند خدا آب و غذای بهشت را بر کافران حرام کرده
51- چرا که کافران
دین خدا را به لهو و لعب گرفتند
دنیا فریبشان داد
روز قیامت را فراموش کردند
آیات الهی را منکر شدند
ما هم امروز آنها را فراموش می کنیم
52- خدا در هدایت انسان کوتاهی نکرده با
قرآن کتابی عظیم با علمی گسترده مایه رحمت و هدایت برای مؤمنین
53 منکران قرآن انتظار دیدن وعده و وعیدهای آن را دارند اما روزی آن ها می بینند و باور می کنند که برایشان سودی ندارد چون قرآن را فراموش کرده بودند
روز قیامت به حقانیت انبیا اعتراف می کنند در قیامت نه شفیعی دارند مگر بتان که بی اثرند و نه راه بازگشتی چون سرمایه ای ندارند، تقاضای بازگشت آنها دلیل بر اختیار انسان است نه جبر
54 معرفی خدا برای حقیقت جویان
خدا پروردگار شما خالق آسمان ها و زمین در شش دوران، قرار گرفتن بر تخت یعنی مدیریت عالم برای بطلان عقیده کسانی که خدا را فقط خالق می دانستند و میگفتند خدا مدیریت عالم را رها کرده
روز را با شب پوشانده و شب به سرعت نور را می طلبد خورشید و ماه و ستارگان
در تسخیر او و سر به فرمان اويند خلق و امر یعنی آفرینش و قوانین حاکم بر آفرینش از آن خداست پروردگان جهانیان
پر برکت و بی زوال است
55- نحوه ارتباط با خدا
خدا را با تضرع و مخفیانه بخوان و بدان خدا متجاوز را دوست ندارد
دعای ریایی و بدون حضور قلب نوعی تجاوز است و همچنین
گاهی ما خدا را می شناسیم ولی به خاطر تجاوز به حدود الهی ارتباطمان با خدا قطع می شود و مبتلای به شرک می شویم
56 نهی از فساد بعد از اصلاح
خواندن خدا با طمع و امید به رحمت خدا و خوف از گناهان
و رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک تر است
خلاصه شرایط قبولی دعا
دعا با تضرع و پنهانی
دوری از تجاوز
پرهیز از فساد
دعا با بیم و امید
همراه با نیکوکاری
57 یادآوری قدرت و اراده خدا و دلیلی برای اثبات معاد با فرستادن باد و ابر و باران و رویش میوه از زمبن های مرده
خدا بادها را می فرستد تا ابرهای سنگین باران زا را حمل کنند آن را به سرزمین های مرده سوق می دهیم و باران را نازل می کنیم تا همه نوع میوه ای از زمین خارج کنیم اینگونه مردگان را از زمین خارج می کنبم تا متذکر معاد باشید
صفحه 158 آیه 58
اگرچه باران بر زمبن مرده ببارد اما زمبن ها فرق می کنند زمین پاک و شیرین به اذن خدا میوه و زمبن خبیث و ناپاک گیاه کم ارزش و کم می رویاند
انسان ها در قیامت بعد از حشر اینگونه اند عده اي که پاکند بهشتی و عده ای که بخيل و ناپاکند بی ارزش و جهنمی اند
آیات 59 تا 95
خلاصه سرگذشت پنج پيامبر نوح، هود، صالح، لوط، شعیب
آیات 59 تا 64 داستان نوح
نوح را به سوی قومش فرستاديم
به آنها گفت خدا را بپرستيد که غیر از او خدایی نیست از عذاب شما در قیامت می ترسم
اشراف قومش گفتند در گمراهی آشکاری هستی
نوح فرمود گمراه نیستم فرستاده پروردگار جهانیان هستم
رسالت های پروردگارم را به شما می رسانم خیرخواه شمایم آنچه از طرف خدا می دانم شما نمی دانید
آیا تعجب می کنبد مردی از خودتان پیام خدا را به شما برساند تا شما را از عذاب خدا بترساند تا پرهیزگار شوید و رحمت خدا به شما برسد
اما قوم نوح او را تکذیب کردند نوح و مؤمنین قومش را در کشتی نجات دادیم و تکذیب کنندگان کوردل را غرق کردیم
آیات 65 تا 72 داستان حضرت هود
هود را به سوی عاد فرستاديم که با باشید و خدای یکتا را بپرستيد
اشراف کافر قومش گفتند تو سفیه و دروغگویی
آیه 67 هود فرمود من رسول خدایم نه سفیه،.
صفحه 159 آیه 68 اعراف
فرستنده پیام های خدا و خیر خواه امینی برای شمایم
آیا تعجب می کنید مردی از خودتان پیام آگاهی بخش خدا را به شما برساند تا از عذاب خدا بترساند به یاد آورید ای که خدا شما را جانشین قوم نوح کرد و تعداد و توان شما را زیاد کرد نعمت های خدا را به یاد آورید تا رستگار شوید
گفتند آیا نزد ما آمدی که ما خدای یگانه را بپرستیم و معبود های پدرانمان را رها کنیم اگر راست می گویی وعده های عذاب خدایت را بیاور
هود فرمود به خاطر شرکتان پلیدی و خشم خدا بر شما واقع شده است
آیا با من درباره اسامی بی مسمایی جدل می کنید که شما و پدران تان آن را خدا نامیده اید؟! که خدا هیچ دلیلی بر آن نازل نکرده شما منتظر شکست من و من منتظر عذاب الهی برای شما هستم
ما هود و مؤمنبنش را با رحمت خود نجات دادیم و تکذیب کنندگان از قومش را که ایمان نیاوردند ریشه کن کردیم
آیات 73. تا. 79
صالح را به سوی قومش ثمود فرستاديم
گفت خدای یکتا را بپرستيد دلیل روشن پروردگارتان شتر خداست او را رها کنید تا در زمين خدا بخورد، به او گزندی نرسانید که گرفتار عذاب دردناک خواهید شد
صفحه 160 آیه 74
به یاد بیاورید که خدا شما را جانشین قوم عاد قرار داد و در مکان مناسبی شما را جای داد که در زمين هموارش قصر بسازيد و از کوه هایش خانه بتراشید
نعمت های خدا را به یاد آورید و در زمين آشوب و فساد نکنید
مستکبرین قوم عاد به فقیران مؤمن گفتند آیا یقین دارید صالح پيامبر خداست مؤمنین گفتند ما به دین او ایمان داریم
مستکبرین گفتند اما ما به آنچه شما ایمان دارید کافریم
،
و از امر پروردگارشان سرپیچی کردند ماده شتر خدا را کشتند و به صالح گفتند اگر پيامبر خدایی عذابی که وعده می دادی بیاور
با زلزله ای سخت در خانه هایشان به رو افتاده مردند و خشک شدند
صالح از آنها رو برگرداند و گفت ای فوم من پیام پروردگارم را رساندم و شما را نصیحت کردم اما شما خیرخواهان را دوست ندارید
به یاد آور لوط را که به قومش گفت آیا عمل زشتی انجام می دهید که احدی قبل از شما انجام نداده
آیا با شهوت به سراغ مردان می روید نه زنان شما در گناه مسرفید
صفحه 161 آیه 82
قوم لوط گفتند لوط و پیروانش را از شهر خود بیرون کنید که اینها به دنبال پاکدامنی هستند و با ما همراه نیستند
83 به جز همسر لوط که در کافران باقی ماند لوط و پیروانش را نجات دادیم
84 بر قوم مجرم لوط بارشی از سنگ های آتشین باراندبم
85 شعیب رسول خدا قومش که ساکن مدین بودند را به یکتا پرستی و ادای حق کیل و میزان و ایمان به خدا دعوت و آنها را از شرک و کم فروشی و فساد نهی کرد و برای اثبات توحید معجزه و دلیل روشن آورد
86 و به قومش فرمود در سر راه مؤمنین و مردم منشینید و با تهدید و اغواگری و تحریف مانع راه خدا نشوید
و یاد آورید چگونه تعداد کم شما زیاد شد
و ببینید سرنوشت مجرمین چه شد
87 مشرکان می گفتند چرا با اینکه ما مؤمنین را اذیت می کنیم عذاب خدا نازل نمی شود و مؤمنین هم منتظر نجات بودند
شعیب فرمود
آنها که به من ایمان آورده اند و آنها که ایمان نیاوردند با شکیبایی منتظر داوری خدا باشید که بهترین داوران است
اشراف مستکبر گفتند ای شعیب از شهرمان بیرونتان می کنیم یا به دین ما برگردید
شعیب گفت اولا از دین شما نفرت داریم
یعنی نباید عقیده باطل خود را بر ما تحمیل کنید
ثانیا اگر به دین شما برگردیم به خدایی که ما را از شرک نجات داده دروغ بسته ایم امکان ندارد به دین شما برگردیم چون دین ما آگاهانه است نه تقلید کورکورانه
مگر خدا امر کند به آیین شما برگردیم اقتضای احاطه علمی خدا بر همه چیز، امر به بازگشت به شرک نیست
تفسیر دوم مگر خدا بخواهد و توفیق از ما سلب شود و علم خدا بر همه چیز احاطه دارد و خدا از عاقبت امر همه خبر دارد
برای حفظ دین و استقامت در مقابل مستکبرین
به خدا توکل می کنیم
خدایا بین ما و قوم ما داوری کن که بهترین داورانی و در این داوری ما را بر آنها پیروز کن
سران کافر به مردم گفتند اگر به شعیب ایمان بیاورید زیان کار می شوید
قوم کافر شعیب که زیانکار بودند در اثر زلزله چنان نابود شدند که گویا در آن شهر ساکن نبودند
شعیب از قومش رو برگرداند و گفت
بعد از آنکه پیام خدا را به شما رساندم و شما را نصیحت کردم و شما به خاطر کفرتان عذاب شدید چگونه به حال کافران تاسف بخورم
در هر شهری پیامبری فرستاديم قومش را به فقر و بیماری دچار کردیم تا فروتن شوند و ایمان آورند چون ایمان نیاوردند
به جای سختی نعمت فراوان به آنها دادیم تا جمعیت و قدرت و ثروت آنها زیاد شد شاید از این طریق ایمان آورند
چون ایمان نیاوردند و گفتند به طور طبیعی پدران ما هم گرفتار فقر و بیماری می شدند و این ربطی به مقابله ما با پیامبران ندارد ناگهان عذاب شان کردیم در حالی که درک نمی کردند
صفحه 163 آیه 96 تا آیه 102
موضوع آیات الامن من مکر الله دلیل عذاب قوم نوح و عاد و ثمود و لوط و شعیب
96 ایمان و تقوی عامل عمران و آبادانی و برکات مادی و معنوی هر امتی است
اما تکذیب آیات الهی باعث کسب گناهان و عذاب آنها شد
عامل عذاب و عدم توبه ایمن دانستن خود از مکر الهی در اوج برخورداری
97 و 98 آیا اهل آبادی ها خود را از عذاب سخت الهی هنگام خواب شب و هنگام بازی و سرگرمی روز در امان می بینند
مصادیق بأس = زلزله و سیل، جنگ، مشکلات جسمی و روانی
99-زیانکاران خود را از مکر خدا در امان می دانند
100و101 و 102 دلایل ایمن دانستن خود از مکر خدا
1-عدم توجه به عذاب های اقوام همشهری گناه کار قبل از خود
2-فساد و گناه
3-مهر خوردن بر دلهایشان یعنی از کار افتادن ابزار شناختی
4-گوش نکردن به دعوت پیامبران
5- تکذیب پیامبران و آیات روشن الهی و معجزات
6-هدایت ناپذیری ایمان نیاوردن
7- عهد شکن
8- فاسق خارج شدن از دین و اطاعت خدا به خاطر روح تمرد و قانون شکنی
که داستان آنها توسط خدا برای پيامبر اسلام نقل شده است
در نتیجه گرفتار سه عذاب شدند
مهر خوردن بر دلها و گرفتار روح تمرد و قانون شکنی ،
در امان دیدن خود از مکر خدا،.
عذاب دنیایی و عذاب اخروی
نکته
رفاه کفار زرق و برق ظاهری است اما به خاطر انحطاط اخلاقی و فساد از امنیت مادی و روحی و رفاه برخوردار نیستند
و مشکلات جوامع اسلامی به خاطر عمل نکردن به اسلام است
از آیه 103 تا 153 داستان حضرت موسی عليه السلام
پنج دوره زندگی حضرت موسی
1-تولد
2-فرار از مصر و زندگی در مدین
3-بعثت و درگیری با فرعون
4-نجات بنی اسرائیل
5-درگیری با بنی اسرائیل
آیات ذیل از دوره سوم زندگی حضرت موسی است
103 بعثت موسی عليه السلام بعد از اقوام نوح و هود و صالح و لوط و شعیب
به سوی فرعون و پیروان ثروتمند و متکبرش
دلیل شکست و عذاب فرعونیان این بود که آنها اهل فساد و ظلم به آیات الهی بودند
اولین مواجهه موسی عليه السلام با فرعون
104 موسی گفت من رسول پروردگار جهانیان هستم
صفحه 164
105-جز حق نمی گویم و برای اثبات آن معجزه دارم بنی اسرائیل را همراه من بفرست
106 - فرعون گفت اگر راست می گویی معجزاتت را بیاور
107 - موسی عليه السلام عصایش را انداخت اژدها شد
108 - و دستش را از گریبان خارج کرد درخشنده شد
109 - اشراف فرعون رو به مردم گفتند موسی جادوگر آزموده ای است
110- قصد بیرون کردن شما را دارد در باره او چه امر می کنید
111 و 112-- دیگران گفتند مجازات موسی و برادرش را به تاخیر بینداز تا همه ساحران کارکشته جمع شده سحر موسی را باطل کنند
113-ساحران آمدند و از فرعون در صورت غلبه پاداش خواستند
114- و فرعون به آنها وعده مال و جاه و مقام بزرگ داد
115-ساحران به موسی گفتند تو شروع می کنی یا ما
116-موسی فرمود شما
ساحران وسایل سحر خود را انداختند و با تصرف در چشم مردم آنها را به وحشت انداختند و سحر بزرگی را آوردند
117-با وحی الهی موسی عصای خود را انداخت عصا وسایل سحر ساحران و دروغشان را بلعید
118-حق واقع و عمل فرعون و ساحران باطل شد
119-فرعون و ساحران شکست خوردند و خوار شدند
120 - ساحران به سجده افتادند
صفحه 165 آیه 121
و گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم
122 همان پروردگار موسی و هارون
123 - روش طاغوت و استعمار
تحقیر تهمت تهدید شکنجه و قتل
تحقیر :-فرعون گفت بدون اجازه من ایمان آوردید
تهمت :شما با موسی از قبل همدست بودید که با نیرنگ اهل مصر را از سرزمین خودشان بیرون کنید
تهدید :به زودی خواهید دانست
تا مصر و قدرت را به دست بگیرید
استعمار آنقدر زیردستان و پیروان خود را حقیر می بیند که حتی اجازه فکر کردن به آنها را نمی دهد
124- شکنجه و قتل : دست چپ و پای راست و پای چپ و دست راست شما را قطع می کنم و شما را به صلیب می کشم
طبق روایات فرعون تهدیدش را عملی کرد و بدن های آنها را بر شاخه های بلند نخل به دار کشید
125-ساحران گفتند ما با شهادت به پروردگارمان برمی گردیم
126-و تهدید تو فقط به خاطر ایمان ما به پروردگار عالم است نه تهمتی که زده ای
خدایا به ما صبر بده و مسلمان بمیران
127 - تهمت و تحریک : سران قوم فرعون به فرعون گفتند آیا موسی و قومش را رها کرده ای که در زمين فساد کنند و خدایانت را واگذارند
فرعون گفت به زودی پسرانشان را می کشیم و زنانشان را برای خدمتکاری زنده می گذاریم ما بر آنها پیروزیم
128- دعوت به استقامت
موسی به قومش گفت
1- از خدا کمک بگیرید
2- استقامت و بندگی خدا: صبر کنید که خدا مالک زمین است و آن را طبق مشیت خود به بندگانش می بخشد
3--تقوی : سرانجام نیک برای پرهیزکاران است
129- قوم موسی گفتند قبل از اذیت می شدیم بعد از تو هم اذیتیم کی نجات می یابیم
حضرت موسی گفت نزدیک است خدا دشمنان شما را هلاک و شما را جانشین آنها کند تا ببیند شما چه می کنید
130 - خدا قوم فرعون را گرفتار قحطی و کمبود در میوه ها کرد تا متذکر شوند
صفحه 166 آیه 131
فرعونیان نعمت های فراوان را لیاقت خود و گزندهای تذکر دهنده را از شومی موسی و پیروانش می دانستند ولی نمی دانستند شومی اعمال خودشان است که از طرف خدا متوجه آنهاست
132- قدرت دستگاه تبلیغاتی فرعون برای تخریب حضرت موسی
فرعونیان می گفتند به هیچ معجزه ای نمی توانی ما را سحر کنی تا به تو ایمان آوریم
133- عذاب فرعونیان با طوفان ملخ قمل( نوعی افت گیاهی) قورباغه و خون به صورت جدا جدا نه با هم توسط خدا برای اتمام حجت و بیدار کردن بود ولی آنها تکبر کردند چون مجرم بودند
134 - وقتی از آن عذاب ها به تنگ آمدند یا بعد از آن عذاب ها طاعون و تگرگ بر سرشان آمد موسی را به نبوتش قسم دادند و گفتند به خاطر عهدی که خدا با تو بسته که دعایت را مستجاب کند دعا کن اگر خدا بالاها را از ما بردارد ما ایمان آورده و بنی اسرائیل را هم همراه تو می فرستیم
135- موسی برای اینکه اعجاز این حوادث را به آنها نشان دهد زمان پایان بلاها را مشخص می کرد و در هم زمان مشخص شده عذاب از فرعونیان برداشته می شد. ولی آنها عهد خود را می شکستند و ایمان نمی آوردند
136- به دلیل تکذیب آیات خدا و غفلت از آن. فرعونیان را عذاب و در دریا غرق کردیم
137- و بنی اسرائیل را که توسط فرعونیان از نظر جسمی فکری و اقتصادی تضعیف شده بودند در مشرق و مغرب سرزمین پهناور مصر که سرزمینی با برکت بود به جای فرعونیان قرار دادیم و وعده های نیکوی الهی بر بنی اسرائیل به خاطر صبرشان محقق شد و آنچه فرعونیان ساخته بودند از کاخ ها و سایه های خوش نشین نابود کردیم
صفحه 167
آیه 138
بنی اسرائیل بعد از عبور از رود نیل و دیدن قومی بت پرست به خاطر جهالت خود و تحت تاثیر محیط قرار گرفتن از موسی بت و بت پرستی را تقاضا کردند
139- موسی گفت شما نمی دانید که حتما اینها نابود و عملشان باطل است
140 - آیا غیر از خدایی که شما را بر جهانیان برتری داد خدایی برایتان انتخاب کنم
141 - و به یاد آورید فرعون شما را شکنجه های سخت می داد پسرانتان را می کشت زنان تان را برای خدمتکاری و به سوگ نشستن زنده نگه می داشت و این آزمایش بزرگ الهی برای شما بود
142- - حضرت موسی هارون را به مدت سی روز جانشین خود کرد و وی را به اصلاح مردم و عدم پیروی از مفسدین امر کرد و با هفتاد نفر از بزرگان بنی اسرائیل برای گرفتن تورات از خدا و اثبات دیده نشدن خدا به میقات یعنی کوه طور رفتند بعد از سی روز خدا با ده روز دیگر وعده اش را تا چهل شب تکمیل کرد
143- وقتی موسی به وعده گاه آمد و خدا با او سخن گفت موسی گفت خدایا خود را به من نشان بده خدا فرمود هرگز مرا نمی بینی اما به کوه بنگر اگر بر جای خود باقی ماند مرا می بینی چون خدا بر کوه تجلی کرد کوه صاف شد و موسی بی هوش بر زمبن افتاد چون به هوش آمد گفت خدایا از صفات ماده منزهی، توبه کردم و اولین مؤمن هستم
صفحه 169
144- خدا فرمود ای موسی با نزول تورات و سخن گفتن با تو، تو را بر مردم برگزیدم تورات را بگیر. و شاکر باش
145- که در تورات از هر چیزی پندی و برای هرچیزی قانونی و احکامی و شرحی به اندازه نیازتان نوشتیم پس تمام آن را محکم بگیر و به قومت بگو به نیکوترین آن عمل کنند که اگر عمل نکنند به زودی در جهنم همنشین فاسقان خواهند شد
146 - متکبرین را از آیات خود منصرف می سازیم چون اینها نه به هیچ آیه ای ایمان می آورند نه راه رشد را انتخاب می کنند بلکه راه نادرست را انتخاب می کنند چون آیات خدا را تکذیب می کنند و از آن غافلند
147- و حبط عمل نتیجه ی تکذیب آیات خدا و انکار معاد است
148- قوم موسی بعد از رفتن او به میعاد با زيور های خود مجسمه ی گوساله ای ساختند که صدای گاو داشت با اینکه می دیدند این گوساله نه با آنها توان سخن گفتن دارد نه آنها را هدایت می کند آن را خدای خود قرار دادند اینها از ستمکاران بودند
149- بعد از دیدن حقیقت و پی بردن به گمراهی خود به راز و نیاز پرداختند و گفتند اگر خدا به ما رحم نکند و نبخشد از زیانکاران خواهیم بود
صفحه 169
150 - عکس العمل حضرت موسی در برابر گوساله پرستی بنی اسرائیل هنگام بازگشت از کوه طور
1-ابراز اندوه شدید
2-عصبانیت
3-دعا و استغفار
4-انذار و تهدید منحرفان
5-دعوت به توبه و امید دادن
6-ارتباط دادن مردم با تورات
7-شاهد گرفتن سران قوم بر نزول تورات
حضرت قبلا از طریق وحی گوساله پرستی بنی اسرائیل را اطلاع داشت غضب خود را برای بازگشت قومش اعمال کرد
با اندوه و غضب گفت در نبود من بد و در کار پروردگارتان شتاب، و ده روز تاخیر مرا بر خلف وعده حمل کردید و مشرک شدید الواح تورات را انداخت و سر برادرش را گرفت به سوی خود کشید
هارون گفت پسر مادرم! نهیشان کردم اما مردم مرا خوار کردند و نزدیک بود مرا بکشند مرا دشمن شاد و از ظالمین قرار مده
در غیبت ولی خدا در حکم جانشین و امین اويند غیبت برای امتحان است
گاهی باید با غضب و ابراز ناراحتی جلوی انحراف را گرفت
151- موسی گفت پروردگارا من و برادرم را ببخش و در رحمت خود داخل کن
طلب آمرزش موسی در قومش انگیزه توبه ایجاد می کند
152 - گوساله پرستان دروغ باف دچار غضب پروردگارشان و ذلت دنیا می شوند
153- مگر آنکه توبه کنند ایمان آورند
که گنه کاران اگر توبه کنند و ایمان آورند خدا بخشنده و مهربان است
154- موسی چون غضبش تمام شد الواح تورات را برداشت که در آن هدایت و رحمت برای کسانی است که از مخالفت با پروردگارشان می ترسند
155- حضرت موسی هفتاد نفر از بزرگان قومش را انتخاب و با خود به طور برد چون تکلم خدا با موسی را شنیدند تقاضا کردند خدا را ببینند موسی خواست خدا خود را نشان دهد در اثر زلزله صاعقه قومش مردند و موسی غش کرد
پروردگار من ای کاش پیش از این مرا با آنها هلاک می کردی تا قوم من خیال نکنند مکری در کار بوده آیا به خاطر عمل سفیهان از ما ما را هلاک می کنی
این واقعه آزمایش الهی است تا طبق مشیت خدا عده ای گمراه و عده ای هدایت شوند تو سرپرست مایی ما را ببخش و به ما رحم کن که بهترین آمرزندگانی
خدا آنان را زنده کرد
صفحه 170
156- موسی گفت خدایا در دنیا و آخرت به ما نیکی عطا کن که ما به سویت بازگشتیم
خدا فرمود هر که را بخواهم و به خاطر اعمالش سزاوار عذاب باشد عذاب کنم و رحمتم همه چیز را در بر گرفته و رحمتم شامل حال این افراد است
پرهیزکاران
زکات دهندگان
ایمان آورندگان به آیات ما
157- پیروان پيامبر اسلام که در تورات و انجیل او را یافته اند
پیامبری که آنها را امر به معروف و نهی از منکر می کند
و طیبات را برایشان حلال و خبائث را برایشان حرام می کند
سختی ها و زنجیرهای خرافه و ستم را از آنها بر می دارد
مؤمنین و احترام کنندگان و یاری دهندگان این پيامبر
و آنان که پیرو قرآن نورانی اويند رستگارند
پنج دلیل نبوت پيامبر اسلام در یک آیه
1-درس ناخوانده
2- معرفی شده در تورات و انجیل
3- سازگاری محتویات دعوت او با عقل
4- هماهنگی دستورات او با طبع سلیم و فطرت
5-برداشتن سختی ها و خرافات و شر ستمگران از دوش مردم
158- شأن نزول
عده ای از یهود مدینه به پیامبر اسلام گفتند آیا تو پیامبری هستی که تورات وعده ظهورش را داده پيامبر فرمود منم سید فرزندان آدم و به آن افتخار می کنم
یهود گفتند پامیر عجمی یا عرب یا یهود
این آیه نزل شد
بگو من رسول خدا بر همه شمایم
خدای مالک آسمانها و زمین و یکتا و خدایی که زنده می کند و می میراند
پس به خدا و رسولش ایمان آورید پیامبر درس نخوانده ای که ایمان به خدا و کتب آسمانی قبل از خود دارد و از او اطاعت کنید تا هدایت شوید
159 - همه بنی اسرائیل بد نبودند عده قومی از آنان به حق هدایت و به درستی و عدالت داوری می کردند
صفحه 171
- در آیات قرآن خدای متعال همه حوادث را به خود نسبت می دهد و هر جا مسأله دعوت به هدایت و توحید و نهی از شرک و گمراهی است به جای لفظ الله واژه رب را به کار برده تا ما متوجه باشیم ربوبیت و مدیریت عالم دست خداست
160- اشاره به نعمت های بنی اسرائیل
گروه بندی برای خدمات و مدیریت بهتر
ما بنی اسرائیل را به دوازده گروه تقسیم کردیم که هر گروهی نسبش به یکی از فرزندان یعقوب می رسید
2- دوازده چشمه هنگام تشنگی
وقتی بنی اسرائیل از موسی آب خواستند وحی کردیم عصایت را به سنگ بزن چون زد دوازده چشمه جوشید و تفاوت چشمه ها به گونه ای بود که هر گروهی می دانست از کدام چشمه باید استفاده کند
سایه ابرها و غذای من و سلوی
امر به حلال خوری
سرپیچی آنها از دستورات خدا به خودشان آسیب زد نه به خدا
161- توصیه خدا به بنی اسرائیل به سکونت در بیت المقدس و استفاده از محصولات آن همراه با استغفار و ورود خاضعانه به بیت المقدس برای بخشش گناهان
و افزایش پاداش نیکوکاران
162- بعد از آمدن به بیت المقدس بنی اسرائیل با تمسخر حطه را به حنطه تبدیل کردند
به جای استغفار گندم خواستند به خاطر این ظلم عذاب برآنها نازل شد
163- قومی از بنی اسرائیل در شهر ساحلی ساکن بودند چون شنبه ها تعطیل بود و در آن روز صید ماهی بر آنها حرام بود تا امتحان شوند یه اراده خدا ماهی ها شنبه ها روی آب می آمدند و روزهای دیگر به اعماق آب می رفتند
اما آنها با صید ماهی روز شنبه و انجام حرام الهی دچار فسق شدند
صفحه 172
164- انحراف دیگر بنی اسرائیل
گروهی از بنی اسرائیل به آمران به معروف و ناهیان از منکر اعتراض می کردند که چرا گناه کاران را موعظة می کنید در حالی که خدا آنها را هلاک و به شدت عذاب می کند
موعظة کنندگان می گفتند به دو دلیل
حجت برای رفع مسئولیت خود
شاید گناه کاران از گناه پرهیز کنند
165- چون پند تذکر دهندگان را فراموش کردند، تذکر دهندگان نجات یافتند و بقیه همه گرفتار عذاب سخت شدند
166- و جون از آنچه نهی شدند سرکشی کردند مسخ و بوزینه ی رانده شده گردیدند
167- به یاد آور پروردگارت اعلام کرد تا روز قیامت بر سرکشان یهود کسانی را مسلط کند که عذاب سخت و شکنجه را بر آنان بچشاند که خدا سریع العقاب و بخشنده و مهربان است یعنی راه توبه باز است
168- بنی اسرائیل را در زمين به صورت گروه گروه پراکنده کردبم عده ای صالح بودند و غیر صالحان را به امید بازگشت با خوشی ها و ناخوشی ها خوبی ها و بدی ها آزمودیم
169 - بعدا گروهی ناشايست به جای آنها آمدند و تورات را به ارث بردند و مال از بین رفتنی دنیا را از هر راه نامشروعی به دست می آوردند و این باور غلط را داشتند که خدا آنها را می بخشد
و اگر مثل آن را از حرام بدست آورند می گیرند
آیا در توراتی که بارها می خواندند خدا از آنها پیمان نگرفته بود که جز حق به خدا نسبت ندهند
در حالی که برای پرهيزگاران آخرت از دنیای حرام زودگذر بهتر است آیا عقل ندارند
170 - اما آنان که به کتاب آسمانی چنگ می زنند و نماز را برپا میدارند مصلحانی هستند که اجرشان ضایع نمی شود
صفحه 173
171- بنی اسرائیل به احکام تورات عمل نمی کردند خدا قسمتی از کوه طور را جدا کرد و چون سایه بالای سرشان قرار داد
آنها گمان می کردند هر لحظه ممکن است کوه بر سرشان فرود آید لذا ترسیدند و زاری کردند در آن لحظه خدا امر کرد برای آنکه با تقوا شوید احکام تورات را با جدیت بگیرید به آن عمل کنید و آنچه در تورات هست به یاد داشته باشید و فراموش نکنید چون هدف رسالت موسی و تحمل آن همه سختی ها به هدف پاکی و عدالت بوده است
آیات 172 تا 174
بیان توحید قلبی و فطری پس از توحید استدلالی
172 - خدا از فرزندان آدم پیمان فطری و تکوینی بر توحید گرفت و فرمود الست بربکم آن ها بر یگانگی خدا و ربوبیت او اقرار کردند و بر اقرار خود شاهد شدند
173-تا روز قیامت برای توجیه انحراف و شرک خود نگویند ما از یگانگی خدا و ربوبیت او بی خبر بودیم یا بگویند ما به خاطر مشرک بودن پدرانمان از دین آنان تقلید کردیم و مشرک شدیم آیا ما را به خاطر عمل باطل گذشتگانمان هلاک می کتی
-آن پیمان فطری و تکوینی و آیات مستدل روشن اتمام حجت برای بازگشت انسان به توحید است لذا بهانه ای برای مشرکین برای توجیه شرک خود باقی نمی ماند
کلمات قرآنی :
174
اینگونه توضیح آیات برای بازگشت مشرک از شرک و پی بردن او به ندای درونی و فطری توحید از روز نخست است
175تا 180
موانع هدایت
175-عالمان دنیا پرست چون بلعم باعورا
انسلاخ و جدا شدن از علوم و آیات الهی
گرفتار دام ها و وسوسه های شیطان شدن
فریب خوردن غاوین
176 - چسبیدن به لذات نامشروع مادی و شهوات اخلد الی الأرض
هواپرستی
دنیا پرستی و عطش پایان ناپذیر به دنيا
تکذیب کنندگان آیات الهی مانند سگ هار
این داستان ها برای تفکر است
177 - بد عاقبت ظلم کنندگان به نفس خود
178 - رها شدن به حال خود و عدم توفیق الهی
گمراهی به خاطر اعمال بد و دور شدن از عوامل هدایت
زیانکاری
179- گمراه تر از حیوان و از کار افتادن ابزار شناختی مانند گوش و چشم و قلب به خاطر غفلت
180 - تحریف و انکار صفات حسنای الهی و متصل نشدن به این صفات یا نسبت دادن صفاتی به خدا که در خدا نیست و ارتباط داشتن با ملحدین
خدا را با صفات و اسمای حسنای الهی بخوانید
181- دو صفت برجسته بهشتیان
هدایت کردن مردم عدالت پیشگی
182 - عذاب تدریجی تکذیب کنندگان آیات الهی از جایی که نمی دانند
183 - مهلت دادن به آنها برای تنبه و اتمام حجت یا غفلت و گناه بیشتر برای عذاب ناگهانی
که مکر و عذاب خدا شدید و محکم است
184- امر به تفکر در عذاب تدریجی کفار
پيامبر همنشین شما و انذار کننده آشکار برای شماست نه مجنون
185- امر به تدبر در حکومت و نظام آسمان و زمین و مخلوقات
امر به شتاب در ایمان آوردن چه بسا اجل فرا رسد
186-سه اثر خطرناک گناه
خدا گمراهش می کند لذا هدایت کننده ای ندارد
طغیانگری
سرگردانی
187- شأن نزول : قريش از یهود نجران سؤالات سختی را گرفتند که از پیامبر اسلام بپرسند تا پیامبر نتواند پاسخ دهد
این آیه نازل شد
زمان وقوع قیامت را فقط خدا می داند حتی پیمبر هم نمی داند وقوع قیامت بر آسمان و زمین سنگین است قیامت ناگهانی است
صفحه 175
188 - شأن نزول : اهل مکه به پیامبر گفتند اگر با خدا ارتباط داری آیا خدا از گرانی و ارزانی اجناس یا خشکی و پر آبی مناطق تو را خبر نمی دهد تا با آن علم ضرر را از خود دور کنی و سود بدست آوری
دو پاسخ : به آنان بگو مالک نفع و ضرر خود نیستم
مگر طبق مشبت و مصلحت الهی
علم غیب کلی و ذاتی هم ندارم
اگر علم غیب داشتم سود بسیار حلال و سلامتی به دست می آوردم و هیچ بیماری و فقری به من نمی رسید
من نذیر و بشیر برای اهل ایمانم
که کسب سود حلال و سلامتی و دفع ضرر مطلوب دین است
189-خلقت انسان ها از نفس واحد و قرار دادن جفت جهت آرامش
زن و شوهر پس از زناشویی و حامله شدن زن و نزدیکی زایمان. با شوهرش از خدا خواستند اگر فرزند سالم و تندرست به آنان عطا کند شکر گذار خدا خواهند بود
190- وقتی خدا به آنها فرزند سالم
داد برای خدا شریک قرار دادند و مشرک شدند
- به دلایل زیر شرک باطل است
1-خدا برتر از شریک داشتن است
191- 2- شریکان مخلوق خدایند و ناتوان از خلق کردنند
192- 3-تواتایی یاری خود و عابدان خود را ندارند
193 - 4- شریکان و عابدانشان نه هدایت می شوند نه هدایت می کنند چون شعور ندارند
5- شریکان خواسته ی شما را اجابت نمی کنند چه تضرع کنید چه خاموش باشید
194- 6- شریکان بندگان و مملوکان ناتوانی چون عابدانشان هستند
7- برای رفع گرفتاری های خود آنها را بخوانید تا اجابت کنند اگر راست می گویید
195- 8-بت ها، دست و پا و چشم و گوش ندارند،
9- از معبود های خود بخواهید به پیامبر مهلت ندهند و او را نابود کنند تا ببینید شریکان و معبود های شما هیچ قدرتی ندارند
صفحه 176
آیه 196-
10- ولی و سرپرست پيامبر و صالحین خدایی است که قرآن را نازل کرده است
197-
11- مشرکین نمی توانند خود و بت های خود را یاری کنند
198 -
12- اگر مشرکین را به یکتا پرستی دعوت کنید گوش نمی دهند و به دعوت کننده می نگرند ولی انگار او را نمی بینند
مضمون این دو آیه در چند آیه قبل تکرار شده در آیات قبل منظور شریکان و بت ها و در این آیات منظور بت پرستان هستند
چهار دستور مهم
199- آیه جامع اخلاقی
خذ العفو یعنی با مردم مدارا کن، سخت مگیر و ببخش : فضائل نفسی و عفت
و به معروف امر کن : فضایل عقلی، و حکمت
و از جاهلین رو گردان تسلط بر نفس و شجاعت
200- در برابر وسوسه های شیطان به خدا پناه ببر، نزغ یعنی وسوسه
201- در احاطه ی وسوسه های شیطان چه باید کرد
تقوی که سرمایه معنوی است
ذکر که نتیجه ی تقواست ذکر نعمت ها ذکر خدا، ذکر عاقبت شوم بی تقوایی
بصیرت که نتیجه ذکر است
202- گرفتاران وسوسه شیطان برادران شیطانند
که شیاطین در انحراف پیوسته و روز افزون به آنها کمک می کنند و در این امر کوتاهی نمی کنند
203 - منکر قرآن هستند اگر آیه قرآن نازل می شد به پیامبر اتهام سحر و شاعری می زدند اگر آیه ای نازل نمی شد می گفتند چرا از پیش خود آیه ای نمی آوری
بگو من پیرو وحی الهی هستم
صفات قرآن : وحی الهی ، بصائر الهی
هدایت و رحمت برای مؤمن
شأن نزول گاهی مسلمانان در نماز صحبت می کردند این آیه نازل شد
یا گفتهاند وقتی پيامبر قرآن تلاوت می کرد جوانی از انصار همراه پيامبر بلند قرآن می خواند خدا از این کار نهی کرد
204- هنگام تلاوت قرآن سکوت و گوش کتید تا در رحمت خدا باشید
205- خدا را پنهانی و با تضرع و ترس شب و روز در نفست یاد کن و آهسته ذکر خدا بگو و از غافلین مباش
206- مقربان خدا از عبادت خدا تکبر نمی کنند تسبیح می گویند و برای خدا سجده می کنند
مقربان خدا در عبادت و تسبیح و سجده برای خدا تکبر و کوتاهی نمی کنند
پایان سوره اعراف
.: Weblog Themes By Pichak :.