راههاي پانزده گانه ي تهذيب نفس:

مأخذ : برداشت از درس هاي اخلاق استاد توكل

 اهميت تهذيب نفس و تزکيه:  مرحوم نراقي بعد از نوشتن کتاب جامع السعادات و هديه دادن آن به علماء نجف خود نيز به نجف رفت همه علما نزد او آمدند ولي علامه بحر العلوم نيامد او خود نزد علامه بحر العلوم رفت ولي علامه اعتنايي نکرد تا سه مرتبه اين کار تکرار شد و حرف و حديث عليه مرحوم نراقي بر سر زبان ها افتاد بار سوم علامه خيلي احترام کرد وقتي علت را پرسيدند فرمود: اين برخورد براي امتحان تو بود که آيا جامع السعادات را فقط نوشته اي يا در خودت نيز تأثير داشته و عمل مي کرده اي.

راه هاي تهذيب نفس :

1- اميد .2- همت و غيرت.

 3- صبر و استقامت. 4- توفيق الهي

والذين جاهدوا فينا لنهدينم سبلنا

جاهدوا هم جهاد اکبر و هم جهاد اصغر را شامل مي شود.. اگر کسي اقدام به جهاد کند ما راه ها رابه او نشان مي دهيم.

انتم الفقراء الي الله و الله هو الغني الحميد اگر مي خواهيد از فقر در آييد به خدا توجه کنيد.

سوره نور آيه 20  و لو لا فضل الله عليکم و رحمته ما زکي منکم احداً و لکن الله يزکي من يشاء

تا که از جانب معشوق نباشد کششي   کوشش عاشق بي چاره به جايي نرسد.

تا بوي گل به جايي نرسد بلبل راه گلستان را پيدا نمي کند.

عوامل تحريک کننده زليخا : 1- مواجهه دائمي با يوسف .2- زيبايي يوسف .3- عبد بودن يوسف.

  4- مكان خلوت .  5 آيينه کاري اتاق و ورود برهنه ي زليخا به اتاق تا يوسف به هر كجا روي بگرداند بدن زليخا را ببيند.  6- عدم شک کردن ديگران. 7- تقاضا و تهديد زليخا.

قرآن مي فرمايد: لقد همت به و هم بها لو لا ان راي برهان ربه با اين حال حضرت يوسف  بعداً تقاضاي زندان کرد.

نسبت خالق به مخلوق مساوي است و ارزش گذاري بر اساس تقواست .

 ان اکرمکم عند الله اتقيکم.

***

5- خواستن : اين تعبيرات را در کنار هم ببينيد. انتم الفقراء الي الله (لو لا فضل الله عليکم و رحمته ما زکي منکم) (و لکم في رسول الله اسوه حسنه) پيامبر چه ميکرد که توفيق مي يافت.

يا ايها المزمل قم الليل الا قليلاً نصفه او انقص منه قليلاً او زد عليه و رتل القرآن ترتيلاً.

در معناي ترتيل امام صادق فرمود:يعني هر وقت به آيه اي در مورد بهشت مي رسي از خدا بهشت بخواه و هر وقت به دوزخ مي رسي دوري از آن را از خدا بخواه.

***

6 و 7 و 8 - ذكر و صبر و تهجد و شب زنده داري :  

انا سنلقي عليک قولاً ثقيلاً ان ناشئة الليل هي اشد وطئاً (پا بر جايي) و اقوم قيلاً.

ان لک في النهار سبحاً طويلاً و اذکر اسم ربک و تبتل اليه تبتيلا به سوي ما بيا.

رب المشرق و المغرب لا اله الا هو فاتخذه وکيلا.

و اصبر علي ما يقولون و اهجرهم هجراً جميلاً.

9- خوف و خشيت  و عدم اعتماد به نفس : ام سلمه ميگويد ديدم نيمه شب پيامبر سر به سجده گذاشته و با ناله مي فرمايد: الهي لاتکلني الي نفسي طرفه عين ابدا علت گريه را پرسيدم فرمود ترس از اينکه مبادا آني غفلت کرده مانند يونس ترک اولي کنم.

شاگرد پيامبر(ص) علي (ع) است که هر شب از خوف خدا مدهوش است.

زهرا (س) دختر پيامبر است که حتي با پهلوي بشکسته تا لحظات آخر عمر شب زنده داريش ترک نمي شود. زينب هم در سخت ترين شرايط نماز شب مي خواند.

***

10 و 11 و 12 - اصرار تکرار لجاجت

والذين جاهدوا فينا لنهدينم سبلنا.  من جد وجد

هر کس دري بکوبد و در کوبيدن در لجاجت کند در را باز مي کنند.

***

13- انقطاع الي الله : استغاثه با انقطاع : نادر شاه به نابينايي که به علي (ع) متوسل شده بود گفت: اگر شفاي خود را نگيري گردنت را مي زنم. آن شخص حالت استغاثه و انقطاع به او دست داد و شفاي خود را گرفت.

قديم براي نزول باران رسمي داشتند قرعه به هر کس مي افتاد بايست دعا کند باران بيايد اگر باران نمي آمد او را مي زدند.

تبتل اليه تبتيلا : به سوي ما بيا آمدني ، قطع اميد از همه جا کن و فقط از خدا بخواه

14- توحيد افعالي: بيمار بايدشفاي خود را بالاستقلال از خدا بخواهد لا موثر في الوجود الا الله..

15- توسل به اهل بيت : بايد به وسيله اهل بيت نزد خدا بيايد وابتغوا اليه الوسيله يد الله (علي) فوق ايديهم.

تشرف حاج محمد علي فشندي تهراني به محضر امام زمان (عج)

ناقل شهيد دستغيب با حاج آقا معين شيرازي به محضر حاج محمدعلي فشندي رسيديم و خواستم ايشان نحوه ملاقات امام زمان را بفرمايند.

فرمود زمان ملاقات 1359 هـ ق بود  فرمود سي سال قبل براي زيارت  اربعين عازم کربلا شديم موقعي بود براي گذرنامه 400 تومان مي گرفتند همسرم آمد بدون گذرنامه.  4 مرد بوديم و 11 زن.  زن علويه 105 ساله اي همراه ما بود. بعد از زيارت کربلا و نجف قصد سامرا کرديم همراهان پيرزن خواستند او را کربلابگذارند برايشان سخت بود . من گفتم زحمت او با من. در شلوغي جمعيت سيدي آمد و گفت: حاج محمد علي شما 15 نفريدشما اينجا باشيد 15 بليط بگيري مي روم بغداد نيم ساعت بر مي گردم. وقتي قطار آمد جمعيت هجوم بردند سوار شدند ما ايستاديم رفقا ناراحت شدندگفتم :صبرکنيد سيد آمد ما را سوار قطار کرد رفتم سامرا. ما را به خانه سيد عباس خادم برد. آدرس منزل را داد رفتيم آن جا .گفتم 15 نفريم. دو اطاق مي خواهيم 6 روز هم مي مانيم. چه مقدار پول به شما بدهم. او گفت: يک آقا سيدي کرايه 6 روز شما با تمام مخارج و خوراک و زيارت نامه خوان را پرداخت قرار است روزي دو مرتبه شما را سرداب و حرم ببرم. هر چه گشتيم سيد را نديديم تا بدهي خود را بپردازيم. هنگام برگشت به کربلا محضر آقا ميرزا مهدي شيرازي رفتم جريان را گفتم راجع به بدهي گفتم. ميرزا فرمود: آيا ازسادات کسي با شما هست گفتم: يک علويه.  ايشان فرمود آقا امام زمان بوده که ميزبان شما بوده شهيد دست غيب مي فرمايند :به نظر اين حقير شايد آن سيد از رجال الغيب يا ابدال بوده باشد.

در تاريخ افراد زيادي بودند كه با توسل به اهل بيت توبه كرده و عوض شدند

 



تاريخ : دوشنبه یکم خرداد ۱۳۹۱ | 11:8 | نویسنده : مسعود اسدي خانوکی |