رفتار علي (ع) از نگاه دشمنان آن حضرت

قضاوت دوستان و دشمنان در بيان خوبي ها و بدي ها آن چنان مهم و قابل اعتماد نيست.

بيان خوبي ها از زبان دشمن

ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا

علي (ع) با اين دو سلاح در دل دوست و دشمن نفوذ کرده است.

براي معاويه هديه آوردند به يزيد و عمر و عاص گفت هر کس در شأن علي (ع) شعر زيبا بگويد هديه مال اوست.

معاويه گفت:

خير الوري من بعد احمد حيدر و الناس ارض و الوصي (علي) و سماء

عمر و عاص مي گفت:

هذا الذي شهد العدو بفضله و الفضل ما شهدت به اعداء

يزيد گفت:

کمليحه شهدت بها ضرائها و الحسن ما شهدت به ضراء

علي همچون بانوي تمکيني است که هديه را عمر و عاص برد.

عالم سني به علامه اميني مي گويد شما در مورد علي (ع) غلو مي کنيد او را يدالله عين الله مي ناميد. علامه اميني فرمود عمر  اين اوصاف را در شأن علي (ع) گفته.

بعد شاهد را از کتاب حديث اهل تسنن بيان کرد.

جواني در طواف کعبه به خاطر نگاه نامشروع به زني از دست علي سيلي خورد. به عمر شکوه کرد عمر گفت: رأي عين الله و ضرب يد الله.

شخصي از ياران علي (ع) به شام رفت معاويه گفت از نزد چه کسي مي آيي مي گفت: ابخل الناس اجين الناس الأم الناس و اعياي الناس (عاجزترين در سخن)

معاويه خوشحال شد چون جمعيت رفت و معاويه با او خلوت کرد گفت: دروغ مي گويي. علي (ع) اگر دو مخزن از کاه و طلا داشته باشد اول طلا را به مردم مي بخشد پس چگونه بخيل باشد. چگونه ترسو و جهت نسب پست است. در حالي که پسر ابوطالب و عمويش حمزه و مادرش فاطمه بنت اسد و برادرش جعفر و پسر عمويش رسول خدا و همسرش فاطمه زهرا و فرزندانش حسن و حسين اند.

کوفي گفت اگر اينگونه هست پس چرا مي جنگي معاويه گفت به خاطر خاتم کنايه از قدرت و حکومت.

عقيل جريان آهن تفتيده را براي معاويه تعريف کرد.

معاويه گفت هيهات هيهات عقمت النساء ان يلدن مثله معاويه عمروعاص را براي مقابله با علي (ع) به شام دعوت کرد. عمروعاص گفت: هيچکدام از امتيازات علي (ع) در تو نيست علم جهاد هجرت مصاحبت با پيامبر تقوا اگر بخواهم دينم را به دنيا بفروشم و خطر جنگ با علي (ع) را بپذيرم  ولايت مصر را مي خواهم.