شیخ ما وردش طهارت یا نجاست بوده است

شیخ ده بالا فقط اهل سیاست بوده است

شیخ ما فرموده دین یعنی نماز و والسلام

شیخ آنان بارها گفته است دین یعنی امام

شیخ ما آرام هست و مهربان و سر به زیر

شیخ آنان از گناه دیگران گردیده پیر

شیخ ما از خواری مظلوم فریادش بلند

شیخ ده بالا ز ظلم ظالمان دادش بلند

شیخ ما از خواری زینب غزل ها خوانده است

شیخ آنان " از خروش و خشم زینب" ، مانده است !!

شیخ ما در روضه هایش یاد از اموات کرد

شیخ آنان از محرم خواند و از نامرد و مرد

شیخ ما دارد دلی اندوه گین و بی قرار

شیخ ده بالا علیه این و آن دارد شعار

شیخ ما بنشسته تا مهدی بیاید با سلاح

شیخ آنان در تلاش انتظار است و صلاح

شیخ ما در فکر شاگرد است و درس و بحث خویش

شیخ آنان از خیانت ها درونش ریش ریش

شیخ ما بالای منبر گوید از قوم ثمود

شیخ آنان از فلسطین گوید و ظلم یهود

شیخ ما کارش به کار خیر و شر کس نبود

شیخ آنان از نصیحت گوش ها را کر نمود

شیخ ما با هر غذا و سفره ای بیگانه نیست

شیخ آنان لقمه اش در سفره ی هر خانه نیست

شیخ ما گاهی به رنگ سبز و گه خاکستری است

شیخ ده بالا فقط سرخ است و خط رهبری است

شیخ ما القصه با او هیچکس دشمن نبود

شیخ ده بالا زبان سرخ بر دارش نمود