خلاصه و تيتر منبر هاي ايام فاطميه در فرح آباد سال 1392 ه ش
وهابيت
مقدمه : ضرورت دشمن شناسي و شيوه هاي دشمني
نگراني پيامبر از رهبران گمراه
مهمترين روش دشمن : زمينه هاي فكري و اعتقادي انحراف است
خطرناك ترين فرقه ها سلفيون يا وهابيت است
سلفي گري يعني : حجيت فهم صحابه ي پيامبر و تابعين تا قرن 5 ه ق
منشأ پيدايش تفكرات وهابي گري در ابن تيميه و پيروانش : احمد بن حنبل است
عامل: نجات احاديث از هجمه ي مكاتب فكري و فرهنگ هاي يونان هند و ايران و مقابله با معتزله كه عقل گرايي افراطي داشتند
اين مقابله ي احمد بن حنبل منجر به تفريط وي و انكار عقل گرايي و عدم حجيت عقل شد توجه مطلق به ظواهر آيات و روايات نمونه : خدا دست و صورت دارد و به صورت آدم است چون در قرآن تعبير يدالله و وجه الله آمد هاست
آمدن هر شب خدا به آسمان دنيا
خدا حب و بغض مثل انسان دارد
پرهيز از تأويل آيات صفات الهي
نتيجه ي اين اعتقاد : 1-مخالفت با سلف و صحابه كه آيات را تأويل مي كردند
2-بر خلاف قرآن عقل را مذمت كردند
3-ايجاد باور هاي مخالف فطرت و عقل
4-اعتقاد به اخبار موقوفه مصنوعه و غريبه
5- ورود اسرائيليات در اسلام
6-مخالفت با قطعيات و يقينيات عقلي
7 – تكفير و تفسيق مخالفين
اين انحراف نتيجه ي منع تدوين احاديث نبوي و دوري از عترت پيامبر بود
مشكلات اين خط فكر
1-تعطيلي عقل و رجوع به فهم ديگراني كه هم با هم اختلاف داشتند و هم خيلي از مسائل را نمي دانستند
نمونه : عتبة بن مسلم در 34 ماه معيت با عبدالله بن عمر هر سؤالي كه مي پرسيد ابن عمر نمي دانست
ابوبكر وعمر معني كلاله را نمي دانستند
اشكال وهابيون : موارد اختلاف صحابه با هم : امامت ، خلق قرآن ، متعه ، قيام عليه حاكم جائر ، قضا و قدر ، مشاهده ي خدا در معراج و قيامت ، ميزان ، تأويل و تفويض ، تعيين افضل الصحابه ، جنگ هاي بين برخي صحابه . با اين همه اختلاف چگونه فهم همه ي سلف و صحابه حجت است؟‼ دليلي هم از قرآن و سنت پيامبر و سيره ي مسلمين بر فهم صحابه وجود ندارد
توجه افراطي به حديث و پرهيز از تفسير و تأويل و استدلال به قرآن
نمونه : بربهاري حنبلي ميگويد : هر كس روايتي را بشنود و قبول نكند و به دنبال قرآن باشد شك در كفر او نداشته باش
سه ديدگاه در مورد عقل وجود دارد : 1-حجيت عقل در عقايد و اصول دين (اماميه ومعتزله )
2-عدم حجيت عقل در همه جا ( سلفيه يا همان وهابيت . 3- حجيت عقل در برخي عقايد مانند توحيد ذاتي و عدم حجيت عقل در عدل خدا صفات فعلي خدا وحسن و قبح (اشاعره )
ضرورت بررسي احاديث و كنار گذاشتن احاديث ضعيف به چهار دليل
1-انگيزه دروغ پردازي در بخي حديث سازان
2-اجازه ي نشر حديث به احبار يهود و نصاراي مسلمان نما و وردو اسرائيليات
3- تجارت : ابن ابي الحديد از استادش ابي جعفر نقل ميكند :سمرة بن جندب به امر معاويه در قبال 400 هزار درهم در تفسير آيه ي و من الناس من يعجبك قوله في الحياة الدنيا و يشهد الله علي ما في قلبه و هو الد الخصام حديث جعل كرد كه مراد آيه علي عليه السلام است و مراد از ايه ي و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤوف بالعباد ابن ملجم است
4- تأييد مذهب خود: نمونه : جعل حديث در شأن ائمه ي چهارگانه ي اهل سنت
ابوداوود از 500 هزار حديث فقط 4500 حديث را انتخاب كرده است
ملاك هاي بررسي احاديث : ارائه ي احاديث بر سه چيز : قرآن ، سنت متواتر قطعي ، عقل بديهي (بدون پيش داوري)
برخورد سلفيون با قرآن : جنگ و كشتار در سال 317 ه ق بر سر تفسير آيه ي عسي ربك ان يبعثك ربك مقاما محمودا اصحاب ابوبكر مروزي ميگفتند : خدا پيامبر را بر عرش مي نشاند ديگران مي گفتند مراد شفاعت است
وهابيون ـدويل آيات را توسط اصحاب سلف را انكار ميكنند و ـدويل را امري جديد مي دانند
و همچنين آيات متشابه را منكرند و ميگويند آيه ي متشابه در قرآن وجود ندارد
نتيجه ي توجه به ظاهر آيات متشابه در قرآن اعتقادبه تشبيه و تجسيم و رؤيت و حركت خدا
افكار كفر آميز سلفيون وهابي : 1- جسمانيت و تشبيه خدا به خلق .
2-دشمني با اهل بيت
3-مخالفت با مجالس ذكر
4-مخالفت با زيارت قبور اوليا . 5- بي اعتنايي به تفسير و تأويل قرآن
6- دشمني با ديگر فرق اسلامي .7- تمايل استدلال به حديث و تقدم آن بر قرآن
8- تضعيف و تصحيح سليقه اي احاديث .9- مخالفت با عقل . 10 – ادعاي اجماع سليقه اي
11- نسبت شرك و كفز به مخالفين و مهدور الدم دانستن آنها
نمونه هايي از اين تفكرات : مطالب كتاب الصفات تأليف ابو يعلي فراء حنبلي دال بر تجسيم محض خداست
كتاب منهاج السنه ابن تيميه حاوي مطالب دشمني با اهل بيت است
الباني و پيروانش مخالف اطلاق كلمه ي سيد بر پيامبرند
شيخ رضوان عدل شافعي مصري مي گويد : محمد بن عبدالوهاب از صلوات بر پيامبر نهي مي كرد و از شنيدن آن ناراحت مي شد و در شب جمعه از صلوات بر پيامبر نهي ميكرد و از صلوات آشكار و بلند بر منابر نهي مي كرد و انجام دهنده ي آن را به شدت مجازات مي كرد .
تئوري پرداز و متفكر وهابيت ابن تيميه : وي احمد بن عبد الحليم 661 تا 728 ه ق اجدادش تا 10 سال پرچمدار حنابله در شام بوده اند
عقايد انحرافي او : جسمانيت خدا ، حرمت زيارت قبور ، حرمت استغاثه به ارواح اولياي الهي حرمت شفاعت و توسل
دشمني با اهل بيت ، انكار شفاعت ، انكار تأويل و متشابه در قرآن ، تمايل به حديث و تقدم آن بر قرآن ، تكفير مخالف ، اجماع سليقه اي ، تصحيح و تضعيف سليقه اي حديث ، دروغ پردازي به خصوص عليه شيعه ، اعتقاد به رؤيت خدا و حرمت مجالس ذكر .
به دليل انحرافات اعتقادي او در قلعه اي در مصر توسط علماي اهل سنت در مصر زندان شد پس از آزداي به دليل گستاخي به پيامبر حبس و سپس به اسكندريه تبعيد شد و به دليل فتاواي نادر و انحراف در عقيده در سال 726 زندان و از تصنيف كتاب ممنوع شد و در همان قلعه اي كه زندان شده بود مرد
عصر ظهور ابن تيميه : زمان جنگ هاي صليبي 489 تا 690 ه ق : حمله ي صليبيان به مصر شام و فلسطين و حمله ي مغول ها و انقراض بني العباس 656 تا 680 ه ق تصر ف بغدا و كشتار در حلب و موصل، تصميم ارغون نوه ي هلاكو خان به وسوسه ي وزير يهودي اش سعد الدوله مبني بر تخريب كعبه و تبديل آن به بتخانه ، كه قتل سعد الدوله و بيماري ارغون مانع اينكار شد
لشكر كشي اباقاخان فرزند هلاكو داماد پادشاه روم شرقي با پاپ و فرانسه و انگليس به مصر و شام . در اين شرايط بحراني جهان اسلام ابن تيميه شكاف تازه اي بين مسلمانان ايجاد كرد
شوكاني در باره اين تيميه مي گويد : صرح محمد بن البخاري الحنفي متوفي 841 ه ق بتبديعه ثم تكفيره (ابن تيميه) ثم صار يصرح في مجلسه ان من اطلق القول علي اببن تيميه انه شيخ الاسلام فهو بهذا الاطلاق كافر
ابن تيميه در زمان حياتش منزوي بود و بعد از مرگش تا قرن 12 ه ق هم خودو هم عقايدش به فراموشي سپرده شد
در قرن 12 عقايد ابن تيميه توسط محمد بن عبدالوهاب با كمك استعمار و آل سعود با حمله به مكه و مدينه و عراق و تصرف عربستان احيا شد
دفاع ابن تيميه از مخالفان اهل بيت و دشمني ابن تيميه با اهل بيت عليهم السلام
1-اعتقاد به افضليت عمر به استناد به روايت جعلي لو لم ابعث لبعث عمر . ابن جوزي از علماي اهل سنت اين روايت را موضوعه و جعلي مي داند
2-استفاده ي علي (ع) از عمر بيش از استفاده ي عمر از علي (ع) بوده است . موارد متعدد جهل عمر و گفتن لولا علي لهلك عمر توسط خود عمر بر خلاف اين ادعاست
نمونه هايي از جهل عمر : عدم وجوب نماز براي جنبي كه آب ندارد مدرك : صحيح مسلم ج 1 ص 355 ح 112
ندانستن حكم شكيات نماز : مسند احمد ج 1 ح 1680
اعتراض عمر به مهريه ي بيشتر از 400 درهم بر منبر . زني اين آيه را خواند و آتيتم احداهن قنطارا عمر گفت : خدايا ما را ببخش تمام مردم از عمر داناترند سيره ي عمر ص 137 . سنن الكبري بيهقي ج 5 ص 233 .
جهل خليفه به معني كلمه ي ابّ در آيه ي و فاكهة و ابا .طبقات الكبري ج 3 ص 327 . مسترك حاكم ج 2 ص 559 .
جهل به كيفيت طلاق كنيز مختصر تاريخ دمشق ج 17 ص 389 .
جهل به سنت مشهور . صحيح مسلم ج 4 ص 361 ح 36 .
اجتهاد خليفه در گريه بر مرده مسند حنبل ج 1 393 .
ابن ابي مليكه مي گويد بچه اي ازعراق در مدينه دزدي كرده بود عمر گفت : اگر قد او كمتر از 6 وجب باشد دست او را قطع كنيد المصنف ابن ابي شيبه ج 9 ص 486 .
كتك زدن به روزه دار در ماه رجب . مجمع الزوائد ج 3 ص 191 .
موارد متعددي از استفاده ي عمر از علم امام علي (ع) وجود دارد از جمله : عمر قصد سنگسار زن زانيه ديوانه ي 6 ماه حمل را داشت كه امام علي (ع) بعد از خبر شدن مانع شدند و فرمود اين زن به دليل جنون و حمل نبايد سنگسار شود . اگر جنون نداشت بعد از زايمان واتمام دوران شير دهي حد جاري مي شد
مدركي دال بر كمك گرفتن امام علي از عمردر تاريخ وجود ندارد
فضايل امام علي عليه السلام را هيچكدام از صحابه ي پيامبر نداشتند
ادعاي دوم ابن تيميه : دفاع از يزيد . يزيد راضي به قتل امام حسين نبود يا ميگويد : تخريب كعبه توسط يزيد نبوده بلكه باعثش عبد الله ابن زبير بود ابن تيميه لعن بر يزيد را جايز نمي داند در حاليكه
ابن قتيبه مجاهد مدايني سبط بن جوزي تصريح به تخريب كعبه توسط يزيد كرده اند
نظر علماي اهل سنت در باره ي يزيد : آلوسي مي گويد : هر كس يزيد را تبرئه كند ملعون و از ياران اوست
ابن خلدون كه از علماي متعصب اهل سنت است مي گويد : ابن العربي مالكي غلط كرده كه مي گويد حسين عليه السلام به شمشير جدش كشته شد . ابن خلدون ادعاي اجماع كرده بر فسق يزيد .
جاحظ مي گويد : مانع لعن يزيد ملعون است .
دفاع ابن تيميه از يزيديه : شيخ عدي بن مسافر اموي معاصر ابن تيميه مؤسس فرقه ي يزيديه است كه شيطان را خدا و پيامبر او را يزيد مي داند در نامه ي ابن تيميه به شيخ عدي آمده است : شيخ عارف مقتدي ابوالبركات عدي بن مسافر اموي خدا شما را به پيمودن راهش موفق كند درود و رحمت و بركات خدا بر او باد .
دفاع ابن تيميه از خوارج : او ميگويد : خوارج اعظم الناس صلوة و صوما و متدين به اسلام در ظاهر و باطنند خوارج از رافضيه به اسلام ديندارتر و صادق تر و باورعترند خبري نداريم كه خوارج عمدا دروغ بگويند آنان راستگوترين مردمند خوارج اعقل و اصدق و دنبال كننده ي حقند از رافضيه . بسياري از رهبران رافضه و عامه ي آنان زنديق و ملحدند .
دفاع از قاتلين امام علي (ع) : ابن تيميه ي ملعون مي گويد : كساني كه علي (ع) را ياري نكردند برتر از ياران او بودند دشمنان علي هرگز خوار نشدند دائما ياري شده كشور ها را فتح و با كافران جنگيدند مانند ياران معاويه . پس چگونه ممكن است پيامبر گفته باشد بار خدايا خوار كن هر كه علي را خواركند بلكه شيعيان هميشه خوار و مغلوب بوده اند كساني كه با علي جنگيدند يا معصيت كارند يا مجتهدند و به خطا رفتند يا به واقع رسيده اند به هر تقدير اين كار از آنان ضرر به ايمانشان نمي زند و مانع از دخول در بهشت نمي شود
دشمني ابن تيميه با امام علي (ع) : نمونه : تكذيب حديث مؤاخات (پيامبر با علي عقد اخوت بست )
تكذيب حديث هاي سد الابواب ، مدينه العلم و محبت علي ذيل حديث غدير اللهم وال من والاه الخ .
تضعيف ذيل حديث ثقلين و عترتي ، حديث عمار اقضاكم علي ، قتال با ناكثين مارقين و قاسطين ، و حديث غدير .
ادعاي دشمني بسياري از اصحاب با امام علي (ع) و سب كردن به علي و بيعت نكردن اكثر امت با علي
ابن تيميه مي گويد: آزار رساندن ابوبكر به فاطمه اطاعت از خدا و رساندن حق به مستحق بود
با ادعاي دروغين بر اينكه امام علي بر سر فاطمه هوو آورده ابن تيميه مي گويد فاطمه را علي آزار رساند كه بر سر او هوو آورد
ابن تيميه مي گويد : حزن ابوبكر ارزشمند و حزن فاطمه سلام الله عليها بي ارزش بود شكوه ي حضرت زهرا نزد پدر لايق او نيست بايست شكوه را نزد خدا مي برد
يا مي گويد : اعتراض به قهر كردن حضرت زهرا با ابوكر به طعن حضرت زهرا نزديكتر است تا مدح چون خدا از ابوبكر راضي است
ابن تيميه حديث پيامبر را خطاب به فاطمه (س) كه فرمود : ان الله يغضب لغضبك و يرضي لرضاك را جعلي ميداند
ابن تيميه به وصيت حضرت زهرا مبني بر دفن شبانه اعتراض ميكند و ميگويد چنين وصيتي صحيح نيست اگر هم باشد گناه مغفور است نه سعي مشكور چون محروم كردن خود از خير زائد است مثل شركت ديگران در نماز ميت او .
ابن تيميه مي گويد ابن ملجم اهل نماز روزه قرائت قرآن بود علي را براي رضايت خدا و رسول خدا كشت ابن ملجم عابدترين مردم بود منهاج السنه ج 7 ص 153 . در حاليكه در كتب علماي اهل سنت مثل سيوطي ابن اثير ابن ابي حاتم طحاوي تصريح شده به اينكه ابن ملجم اشقي الناس است .
در بطلان سخنان ابن تيميه روايات متواتر در كتب اهل سنت مبني بر صحت احاديث فضائل امام علي و حضرت زهرا و عصمت شان كفايت است
در پاسخ به اين ادعاهاي سخيف ابن تيميه مطالب زير قابل توجه است
امر پيامبر به ابو سعيد خدري و عمار ياسر به ياري علي در جنگ با ناكثين و مارقين و قاسطين . مدرك : تاريخ ابن عساكر ج 7 ص 339 . مجمع الزوائد ج 7 ص 337 .
پيامبر فرمود : علي جان زود است تو را گروه ظالم به قتل برسانند در حاليكه تو بر حقي پس هر كس تو را ياري نكند از من نيست . تاريخ ابن عساكر ح 12 ص 370 .
انس ابن مالك ، خليد مصري ، عبدالله بن مسعود ، علي بن ربيعه ، سعدبن عباده ، ابو سعيد مولي رباب ميگويند : پيامبر به امام علي امر كرد تا با ناكثين و قاسطين و مارقين بجنگد مدارك : تاريخ بغداد ج 8 ص 340 رقم 4447 . تاريخ ابن كثير ج 7 ص 338. المعجم الكبير ج 10 ص 91 ح 10054 . مجمع الزوائد ج 7 ص 138 و 238 . مسند ابي يعلي ج 1 ص 397 ح 519 . مناقب خوارزمي ص 175 ح 212 . تاريخ مدينه ي دمشق ج 12 ص 367 . البدايه و النهايه ج 7 ص 337 .
عبدالله بن مسعود ميگويد پيامبر به ام سلمه فرمود : علي بعد از من با ناكثين و مارقين و قاسطين ميجنگد مدارك : تاريخ ابن كثير ج 7 ص 339 . كنز العمال ج 13 ص 10 ح 36361 . الرياض النضره ج 3 ص 198 .
ادامه دارد …
.: Weblog Themes By Pichak :.

