تغافل در امور شخصي  مؤثرترين راه تربيتي براي اصلاح ديگران

تغافل : اظهار نکردن آنچه که مي داند.

انگيزه ها و اثار تغافل: 1 - پرهيز از حرمت شکني2- حفظ شخصيت 3- پرهيز از رسوا کردن

4- حفظ وحدت اجتماعي و پرهيز از تفرقه 5- اظهارکرامت و بزرگواري تغافل کننده

6- ايجاد انگيزه براي ديگران براي اصلاح درون (از برکات تغافل است).

آثار عدم تغافل: سرکوبي شخصيت، عناد , لج بازي ,گستاخي ، تبديل دوست به دشمن  

فاذا الذي بينک و بينه عداوه کانه ولي حميم.

صفات تغافل کننده :1-سعه صدر :آله الرياسه سعه الصدر

2- پرهيز از تغافل در لطمه زدن به دين و نظام زندگي مردم.

3- صبر و تقوي :و ان تصبروا و تتقوا فان ذالک من عزم الامور

 4- ايمان قوي : ما يلقاها الا ذو حظ عظيم.

5- آمادگي براي پذيرفتن آزارها: لتسمعن من الذين اوتو الکتاب من قبلکم و من الذين اشرکوا اذي کثيراً.

جلوه هايي از تغافل: 1- شعار سعد بن عباده اليوم يوم الملحمه (خون ريزي) اليوم تستحل الحرمه . عزل او توسط پيامبر و شعار اليوم يوم المرحمه

ابوسفيان و عبدالله بن اميه :تالله لقد آثرک الله (ترجيح  داده خدا برما تو را) علينا و ان کنا لخاطئين. و فرموده  پيامبر:  لا تثريب عليکم اليوم يغفر الله لکم و هو ارحم الراحمين .

مصداق تغافل : عفو  و اغماض

 جايگاه تغافل در اعمال : شريف ترين اعمال:  من اشرف افعال الکريم تغافله عما يعلم.

کسب شرافت و قدر بزرگ:  عظموا اقدارکم بالتغافل عن الدني من الامور

امام غلامش را سه بار صدا زد جواب نداد علت را پرسيد غلام گفت: مي خواستم شما را عصباني کنم. امام فرمود به شکرانه عصباني نشدن تو را آزاد کردم.

غذا خوردن با غلام و باز شدن روي غلامت بهتر از بد اخلاقي  است .

جلوه ای از تغافل : عدم وجوب نهی از منکر در موردي كه شخص منكر را تكرار نكند

تغافل به معناي سكوت و بي تفاوتي نيست بلكه ميتوان مسائل  را به صورت کلي طرح كرد مانند:   و منهم الذين يؤذون النبي و يقولون هو اذن قل اذن خير لکم

احضار جلاس توسط پيامبر و توبيخ او که چرا در غياب پيامبر تمسخر مي کند و تکذيب جلاس و باور کردن پيامبر . جلاس گفت پيامبر قسم مرا باور کرد و او گوش است.  قرآن فرمود او گوش خوبی برای شماست   امروزه متخصصین مشاوره پی برده اند یکی از مهمترین ارکان مشاوره خوب گوش کردن است