حسرت جوانی
هنوزم ميرسد بر گوش فرياد از جوانيها
امان از ضعف پيريها و اي داد از جواني ها
اجل اين گوهر ارزاني به بازيها گرفت از من
به پيري دل به شيون ميكند ياد از جوانيها
گذار عمر ميبيني ز آب جويبار اما
شهابي ديده ام از عمر كافتاد از جواني ها
به پای بيستون جان داد اگر با عشوه شيرين
فريب عشق بازيخورد فرهاد از جوانيها
ز آب زندگي عارف اگر نوشيد و شد واصل
در اين ويران سرا بگرفت امداد از جواني ها
تاريخ : شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۵ | 8:23 | نویسنده : مسعود اسدي خانوکی |
.: Weblog Themes By Pichak :.

