چکیده و عصاره اسلام 


خیلی خیلی سلام علیکم بر شما
صبحتان به خیر نباشه بلکه همه روزتان به خیر باشه 
از بس خاطره نوشتیدم دارم نوشتنده میشوم و به زودی کتابی می چاپم 
  پدرم به خاطر شیرین کاری های دیشبم از دستم ناراحت بود شاید به همین خاطر بود که فقط بعد سی بار فریاد پاشو پاشو با سه چهار لگد از خواب بیدارم کرد،  به ساعت نگاه کردم گفتم: اوووه  هنوز 20 دقیقه تا طلوع آفتاب مونده یعنی 1200 ثانیه،مگه من خروسم کله سحر بیدارم می کنید بابا حالا من دیشب برای اولین بار تو زندگیم یه اشتباه خیلی کوچولو کردم  فقط برق و گاز قطع شد و شیرینی ها روی فرش ریخت و  یه ظرف خورد توی سر آقای صبوری و ظرفه شکست و سر آقای صبوری باد کرد  ولی خودمونیم ها سر که نبود شاه کله بود ظرف شکست ولی سر نشکست ماشاءالله بعدشم فقط یه مهمونی به هم خورد و یه کم دستشویی کردم و  بعدشم  رفتم حمام و  بعد هم چند سؤال رو برعکس جواب دادم ، جنایت که نکردم آدم که نکشتم شما  نباید به بهانه ی بیدار کردنم انتقام بگیرید بابام گفت : فکر کنم همین دوتا کار رو فقط نکردی 
،  پسر جان انتقام چیه  کلی کار داری   

سریع وضو گرفتم و نماز خوندم  ، بابام گفت : گفتند نماز بخوانید نگفتند کله ملق بزنید 
:گفتم :بابا جان نمازم  شست ثانیه طول کشید شست ثانیه خیلیه انشاء الله می خوام رکورد سی ثانیه رو بزنم تا بهم افتخار کنید. با ناراحتی گفت خیلی ممنون هر روز  با کارای تو مفتخرتر میشم نمی دونم چرا بابام الکی الکی ناراحت میشه 
صبحانه ام رو توی دو دقیقه خوردم، بابام گفت : پسر جان اونایی که توی دهنت هست بهش میگن دندان ، خدا اینها رو برای جویدن غذا بهت داده نهنگ نیستی که می بلعی،  تا کتاب هامو از توی کمد لباسی و کیفم رو از صندوق عقب ماشین و جوراب هامو از زیر یخچال و دفتر و قلمم رو از زیر تلویزیون پیدا کردم نیم ساعتی دیرم شد، همه ی اینها به کنار، روم نمی شد مدرسه برم،  آخه دیشب مهمونی خیلی خوب برگزار نشد فکر کنم یه جاهای خیلی کمی اشکالات خیلی کوچولویی داشت اتفاقا آن روز ساعت اول کلاس پرورشی داشتیم  آقای صبوری مثل همیشه با لبخند و آرامش وارد کلاس شد اما این بار به کلاه سرش بود که وسط کلاه مثل یک قوز کمی بالا اومده بود گاه وقتی ابروهاشو بالا می کشید  منم از خجالت سرخ شده بودم  و سرم رو پایین انداخته بودم 
آقا معلم روی تخته نوشتن 
عصاره و چکیده ی دین  اسلام 
بعد پرسیدن :کی می دونه 
با خودم گفتم :امروز وقتشه آقای صبوری رو خوشحال کنم تا کوتاهی های دیشبم در مهمان نوازی جبران بشه 
دفترم رو برداشتم و با احترام به معلم دادم 
آقای صبوری گفت :این چیه آقای نشاطی؟! 
گفتم :جواب پرسشات شماست چکیده و خلاصه درس های دینی و پرورشی رو تا حالا  نوشتیدم 
بچه ها مثل همیشه  همینجور الکی خندیدند 
آقا معلم گفتن :بچه های گلم    خلاصه و چکیده ی اسلام چیه ما به چه دستوری اگر عمل کنیم به همه دستورات و قوانین اسلام عمل کردیم

هر کسی یه چیزی گفت که جواب صحیح نبود همه ساکت شدن و داشتن فکر می کردن یهو یه جواب توپ اومد توی ذهنم  با فریاد گفتم آقا من فهمیدم آقای صبوری از خوشحالی یهو پرید هوا و نیم متری از زمین بلند شد و رنگش مثل برف سفید شد بلافاصله گفتم  
 خدا فرموده به اسلام عمل کنید اگر به همین یک دستور عمل کنیم به همه اسلام عمل کردیم 

 آقای صبوری گفت : چرا داد می زنی مگه نمی دونی خدا در قرآن فرموده ان انکر الاصوات لصوت الحمیر   بدون دلیل با صدای بلند صحبت کردن صوت الحمیر است
از اینکه  صدای منو قرآن تایید کرده خیلی خوشحال شدم و به خود بالیدم
گفتم : آقا معلم حالا فهمیدید من چه کسی تشریف دارم، من کسی هستم که قرآن برای صدای من هم آیه نازل کرده، خدایا چرا هیشکی قدر منو نمی دونه؟!! بچه ها ساکت شدن و با افتخار به من نگاه می کردن و من هم ایستادم با لبخند ملیح  و با فریاد گفتم متشکرم 
معلم گفت : صوت الحمیر یعنی صدای خران
 بچه ها  از خنده می خواستن برن توی جامیزی 

یهو یه جوری شدم  
آقای صبوری گفت :بچه ها نخندید قرآن فرموده لا یسخر قوم من قوم کسی نباید کسی رو مسخره کنه 
آقای نشاطی  وسط حرف میاد و کار به اینجا می کشه، 
آقای صبوری گفت : جواب سؤالم چی شد؟! 
چکیده و خلاصه اسلام در چیست  وقتی دید بچه ها بلد نیستن 

معلم خیلی بزرگ نوشت نــــمــــاز

گفتم :آقا اینکه یک ماه خوندنش طول می کشه چه خبره؟ سه تا اسلام توش جا می شه، تا کرام الکاتبین بخوان نوشتیده اش کنند دستاشون خشک می شه 

نماز کله ملقش خوبه شست ثانیه مفید و مختصر و تلگرافی. 
آقای صبوری گفت : پیامبر نماز کله ملقی و   سجده کردن سریع  رو به نوک زدن کلاغ تشبیه کرده 
 بعد ادامه داد :آقای نشاطی ببخشید صدات مثل الاغ، نمازت مثل کلاغ. همینجور پیشرفت کنی   میشی کلکسیون باغ وحش 
من هم صدایم را کلفت کردم و گفتم :آقای قاضی من دیگه حرفی برای گفتن ندارم 

معلم گفتن دانش آموزان گلم عزیزان دلم

 
نماز هفت مقدمه دارد که تمام اسلام در همان هفت مقدمه است بدون انجام آنها نماز باطل است 
بچه ها دیشب مهمان آقاهوشنگ بودم و.. 
بلند شدم گفتم آقا خودم همه چیزو برای بچه ها تعریف کردم 
معلم هفت مقدمه ی نماز رو نوشت و گفت برای آشنایی با هریک از اینها باید چند مساله ی احکام رو یاد بگیریم

 

قسمت هشتم 



تاريخ : جمعه پنجم دی ۱۳۹۹ | 11:26 | نویسنده : مسعود اسدي خانوکی |