مصادیق محبت خدا نسبت به بنده

فضل الهي:  خداوند صاحب رحمت و فضل و احسان، عفو، كريمي، مغفرت و وهابيت

قبول توبه و تكفير سيئات.و تبديل بدیها به حسنات ،

راه های جلب محبت الهی : نيكي به پدر و مادر، همسرداري خوب ، صبر در مقابل مصيبت و معصيت، صله رحم، نماز، قرآن، روزه، خمس و زكات، حج، نماز شب و نيكي و انفاق به ديگران، توبه

زمان های ویِژه برای جلب محبت الهی : شعبان، رجب ، رمضان. شب هاي جمعه , , جبران مافات با رمضان  و شبهاي قدر . اعیاد اسلامی مانند فطر، قربان، غدیر، مبعث و ...

معرفی نمایی از رحمت خدا در دعای یا من ارجوه لکل خیر .. الخ

نمونه هایی از محبت خدا در دعای ابو حمزه ثمالی

1- يجيبني : بطيئاً حين يدعوني  دعوت مرا اجابت میکند ولی من در اجابت دعوتش کندی میکنم

2- يطعيني: بخيلاً حين يستقرضني  عطایم میکند ولی وقتی از من قرض می خواهد نمی دهم

3- تحبب الي و هو غني عني: به من ابراز محبت میکند در حالی که به من هیچ نیازی ندارد  

4- و کلني اليه فاکرمني لم يکلني الي الناس فيهينوني. امور مرا  بزرگوارانه و بی منت خود  به عهده گرفته  امور مرا به مردم واگذار نکرده تا مورد تحقیر و اهانت قرار نگیرم

5- يحلم عني کاني لا ذنب لی  نسبت به من چنان بردبار است گویا هیچ گناهی ندارم 

***

عشق خدا به بازگشت عاصي:حدیث قدسی  لو علم المدبرون انی کیف اشتیاقی لهم وانتظاری الی توبتهم   لماتوا و لقطعت اوصالهم  : کسانی که به من پشت کرده اند اگر میدانستند چگونه مشتاق آنانم و انتظار بازگشت آنان را میکشم  قطعا از این عشق می مردند و بند بند بدنشان از هم جدا می شد

***

پيامبر (ص): الله افرح بتوبه عبده من العقيم  الوالد و من الضال الواجد و من الضمآن الوارد: خوشحالی خدا از توبه ی بنده ی گنه کار از خوشحالی عقيمي که فرزند دار مي شود و کسي که گمشده اي را مي يابد و تشنه اي که به آب مي رسد بیشتر است

***

قل يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم الخ: حدای متعال در قرآن می فرماید: به بندگان من آنان که بر نفس خود اسراف کرده اند یعنی در گناه زیاده روی و افراط کرده اند بگو از رحمت خدا نا امید نباشید که خداون همه ی گناهان را می بخشد 

***

حمايت خدا از بنده خود در مقابل شيطان

1- مجهز کردن عبد به وجدان و عقل و فطرت و دعا و اشک

و من ذرفت عيناه من خشيه الله کان له بکل قطره من دموعه مثل جبل احد يکون في ميزانه من الاجر.

امام سجاد (ع): ما من قطره احب الي الله من قطرتين قطره دم في سبيل الله و قطره دمعه في سواد الليل لا يريدبها عبد الا الله .

***

امام صادق (ع) : ما من شيء الا و له کيل او وزن الا الدموع فان القطره منها تطفيء بحاراً من نار و لو ان باکياً بکي في امة لرحموا.

***

گريه : مصونيت از خو گرفتن به گناه

***

امام سجاد (ع) : ليست العجب ممن نجا کيف نجا و اما العجب ممن هلک کيف هلک مع سعه رحمه الله.

***

مجهز کردن انسان به نعمت هاي انبیا و کتب آسمانی به ویژه پيامبر  و اهل بيت علیهم السلام و قرآن و دعاها و حوادثی که دل انسان را نرم کند.

***

پاداش ده برابر دادن برای خوبی ها و مهلت يک روزه براي توبه  از گناه

***

ایجاد پاک کننده ها : نماز، اعمال نيک، شفاعت، دعا ، استغفار ملائکه، عقوبت از دنيا تا برزخ. عذاب موقتي در جهنم .

***

قرار دادن راههاي جبران: رمضان ، قدر ،توبه ، عطاي بسيار درمقابل عمل کم .

***

تکاليف آسان و ستاريت خدا

***

جواني که هنگام ملاقات پیامبر با او  با دعا  شرابش سرکه شد و آبرويش نزد پيامبر نرفت.و به خاطر این لطف خدا توبه کرد

امام زين العابدين فرمود: (کفن دزدي که وصيت کرد بعد از مردن بدن او را بسوزانند).

***

محاسبه ابن صمد از خود و مردن وي. توبه شعوانه

 

 

 

 

آنچه که محبت الهي را جلب مي کند

1- دوست يابي. 2- محبت با يکديگر، پيوستن به هم. 3- صله رحم با قيد در راه خدا بودن. 4- توکل. 5- تکليف پذيري. 6- حب دنيا. 7- محبت اغيار نداشتن

امام حسين (ع) : انت الذي ازلت الاغيار عن قلوب احباءک حتي لم يحبوا سواک.

8-ان الله یحب ...المحسنين توابين متطهرين صابرين متوکلين مقسطين

بلي من اوفي بعهده و اتقي فان الله يحب المتقين

ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفاً کانهم بنيان مرصوص.

9- پيامبر (ص) : ان الله يحب الحيي (با حيا) الحليم العفيف المتعفف ( باحيا ) ،بردبار ،پاکدامن و با مناعت طبع.

10- امام سجاد (ع) : ان الله يحب کل قلب حزين و يحب کل عبد شکور

11- ان الله يحب المداعب في الجماعه بلا رفث (شوخي بدون حرفهاي زشت)

المتوحد بالفکره المتحلي بالصبر المتباهي بالصلوه.

***

عوامل کسب محبت بيشتر

رسول خدا (ص) : احب عباد الله الي الله انفعهم لعباده و اقومهم بحقه الذين يحبب اليهم المعروف و فعاله.

***

امام صادق (ع) احب العباد الي الله رجل صدوق في حديثه محافظ علي صلاته و ما افترض الله عليه مع آداء الامانه.

***

محبت الهي با انسان چه مي کند؟ قل ان کنتم تحبون الله فاتبعوني يحببکم الله و يغفر لکم ذنوبکم و الله غفور رحيم.

امام علي (ع) : اذا احب الله عبداً الهمه حسن العباده

امام صادق (ع): من سره ان يعلم ان الله يحبه فليعمل بطاعه الله و ليتبعنا.

***

يکي از موارد محبت الهي ، قسط و عدالت است

و لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الکتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط ان الله يحب المقسطين.

اسلام داراي دو بخش است: تئوري و عدالت

بخش عدالت بخش مؤثر اسلام است

امام علي (ع) : العدل اساس، به قوام العالم

امام علي (ع) : جعل الله سبحانه العدل قواماً للانام (مردم).

و تنزيها عن المظالم و الآثام و تشنيه للاسلام

العدل قوام الرعيه و جمال الولاه

العدل جثه الدول

بالعدل تتضاعف البرکات

بالعدل تصلح الرعيه

العدل نظام الاماره

ما عمرت البلدان بمثل العدل

***

امام علي (ع) لما سئل عن افضليه العدل او الجود قال (ع): العدل يضع الامور مواضعها و الجود يخرجها من جهتها و العدل سائس عام،  الجود عارض خاص فالعدل اشرفهما و افضلها.

حضرت زهرا (س) : فرض العدل تسکيناً للقلوب.

امام صادق (ع): العدل اجلي من الماء يصيبه الضمان

***

صفات العادل

رسول اکرم (ص) : من عامل الناس فلم يظلمهم و حدثهم فلم يکذبهم و وعدهم فلم يخلفهم فهو ممن کملت مروءته و ظهرت عدالته  وجبت اخوته و حرمت غيبته.

***

رسول اکرم (ص): من صاحب الناس بالذي يحب ان يصاحبوه کان عدلاً.

***

عدالت نسبت به دشمن و در حال غضب : يا ايها الذين آمنوا کونوا قوامين للله شهداء بالقسط و لا يجرمنکم شنآن قوم علي الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوي و اتقو الله ان الله خبير بماتعملون.

علي (ع) به فرزندش امام حسن (ع) وصيت کرد: اوصيک بتقوي الله في الغني و الفقر  و بالعدل علي الصديق و العدو

اعدل الناس: علي (ع): اعدل  الناس من انصف عن قوه

علي (ع): اعدل الخلق اقضاهم بالحق

غايه العدل ان يعدل المرء في نفسه.

محبت نسبت به دين

قل ان کان آباءکم و ابناءکم  و اخوانکم و ازواجکم و عشيرتکم و اموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب اليکم من الله و رسوله و جهاد في سبيله فتربصوا حتي يأتي الله بامره و الله لا يهدي القوم الفاسقين. توبه 24

 

فتحعلي شاه قاجار از فرزند جوان ميرزا ابوالقاسم قمي خوشش مي آيد و او را براي دخترش مي خواهد مرحوم ميرزاي قمي امتناع ميکند فتحعلي شاه او را مجبور مي کند يک شب مهلت مي خواهد در آن شب  در نماز شب خود مرگ فرزند خود را از خدا مي خواهد نماز شب او که تمام مي شود فرزندش مي ميرد ميرزاي قمي بر مرگ فرزند خود سجده شکر به جا مي آورد.

***

و من الناس من يتخذ من دون الله انداداً يحبونهم کحب الله و الذين آمنوا اشد حبا للله ولو يري الذي ظلموا اذ يرون العذاب ان القوه للله جميعاً و ان الله شديد العقاب. بقره 165

امام صادق: ايمان به خدا ناب و خالص نباشد مگر آنکه خدا را از خودش و اهل و عيالش مالش و همه مردم بيشتر دوست بدارد.

***

امام صادق : محبت خدا برتر از ترس از خداست.

***

مرحوم حضرت امام (ره) مي گويد به منزل شيخ جواد ملکي تبريزي رفتم غرق در معناي نماز بود و در قنوت خود مي گفت:

گر بشکافند سراپاي من

جز تو نيابند در اعضاي من

***

براي مرحوم نخودکي سجاده و رختخواب هديه بردند. فرمود: سجاده را به خاطر سيادت شما مي پذيرم ولي به رختخوابم نياز نيست که 25 سال پهلوي من به بستر استراحت نيارميده است.

***

مرحوم شيخ محمد حسن عزيزي اصفهاني مي فرمودند: خدايا توفيق اين نمازها و دعاها را از من مگير که از آنها لذت مي برم.

***

شيخ ابراهيمرياضي با جوان ولگرد شراب خوار بي نمازي برخورد مي کند و به او مي گويد زن داري؟ مي گويد: نه . شيخ ابراهيم او را حواله ی مدير مدرسه اسلامي نجف آباد مي کند. او مي رود خواستگاري؛مدیر مدرسه به ضمانت شيخ قبول مي کند به دو شرط که يک نماز بخواند، دو شراب نخورد. و از اين طريق يک جوان هدايت مي شود و دست از همه کارهايش برداشته مؤمن مي شود.

شیخ ابراهیم هر روز زيارت عاشورا ، نماز جعفر طيار، نوافل او ترک نمي شد و سرانجام در سجده از  دنيا رفت.

***

 ادب و محبت به خدا: ميرزاي رشتي وقتي در حالت احتضار بود پاي او را به قبله کردند پاي خود را جمع کرد علت را پرسيدند به سختي گفت: چون وضو ندارم.

***

چندمين سالگرد جشن تکليف سيد بن طاووس.

 

راه جلب محبت خدا دوري از محبت دنيا است

محبت دنيا و خدا در يک دل جمع نمي شود مانند آب و آتش است.

تعبيرات امامان معصوم در مورد دنيا

بحر عميق ،فاني، غراره ، ضراره ، اکاله ، زائله ، نافده و

قوانين حاکم بر دنيا: 1- ظاهر زيباست ولی باطن زشت و خطرناک

2- بي وفا. 3- بدي کننده در مقابل نيکي ها  امام صادق فرمود اتق شر من احسنت الیه: بپرهیز از شر کسی که به او نیکی میکنی.

4- بي رحم

حضرت مسيح (ع) :خيري در مال نيست... الخ.

زهد شرط پذيرش در وادی بندگی خداست (از تعابیر نورانی دعای ندبه)

علماء دين الگوي زهدند

شيخ انصاري پولي که تاجر براي خرید منزل به وي داد. مسجد ساخت . عباي گران را فروخت چند عباي ارزان به طلاب فقير داد. نان حلوا نخورد که شيخ انصاري شد. خود را به خاطر نيم درهم خرج اضافه مذمت میکرد

 سيد ابوالحسن اصفهاني کتابی را می فروخت وکتاب ديگر می خريد

 اعزام مبلغ به روستاها داشت هوایکدخدا را برای حمايت از مبلغ داشت

 شیخ انصاری دنيا  را چرک لباس  می دانست

ملاقات ناصر الدين شاه با ملا هادي سبزه واری کمکي از شاه نخواست حتي بخشش ماليات را.  500 تومان هدايای شاه  را بين فقرا و طلاب و سادات تقسيم کرد و خود استفاده نکرد.

ملا هادي و خدمت در مدرسه کرمان و جواب دادن به اشکال به کتاب خود

 شاه با او نان و دوغ کمي خورد مقداري نان براي شفا با خود برد.

***

شهيد آيت الله غفاري تا 42 سالگي پياز بادمجان و سيب زميني آب پز مي خوردند و روغن نداشتند تا 52 سالگي فرش در منزل نداشتند.

***

ملا عبدالله گزي مرجع اصفهان وقتي مرد خانواده اش نفت چراغ و شام شب نداشتند.

***

آيت الله مرعشي نجفي گاهی چندين روز گرسنه بود  تأمين معاش را گاهی از طريق نماز و روزه استيجاري و گاهی گرو گذاشتن لباس و کفش داشت. حتی در زمان مرجعيت در مضيقه بود. وي با امام زمان ملاقات داشت.

 

 

راههاي جلب محبت خدا

توکل :خدا را در همه امور وکيل خود قرار دادن است. انسان تا به کسي خوش گمان نباشد امور خود را به او نمي سپارد. وقتي اعتماد خود را از دست داد. وکالت را از او سلب مي کند.

و من يتوکل علي الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شيء قدراً.

***

مرحوم فلسفي مي گويد از طرف حضرت امام (ره) به آيت الله بروجردي (ره) پيام رساندم که چون وجوهات نرسيده با تجار تهران صحبت شود تا کمک کنند.

ايشان قبول نکردند فرمودند: من حسن ظن به خدا دارم و مي دانم خدا ياري مي کند. بعد وجوهاتي از کويت به ايشان رسيد بيش از مبلغي که مورد نياز بود.

***

سفارش يوسف زنداني آزاد شده را که به عزيز مصر بگو از زندان حلالم کند. هفت سال ديگر در زندان ماند تا اينکه به درگاه خدا استغاثه کرد. خداي متعال فرمود يوسف چه کسي مهر تو را در دل يعقوب انداخت قافله ا ي سرچاه آورد تو را نجات  داد. در دربار عزيز مصر پناه داد. کودکي در گهواره را به زبان آورد از بار تهمت نجاتت داد. گفت :خدايا تو. فرمود: پس چرا براي نجات خود به غير من استغاثه کردي؟

حضرت ابراهيم در حال افتادن در آتش بود که جبرئيل و ميکائيل براي نجات وي آمدند فرمود: خدايي که حال مرا مي داند مرا کفايت مي کند به شما نيازي نيست.

حقيقت توکل ؛حسن ظن به خدا ،رضا و تسليم است.

محمد بن عجلان براي اداء قرض خود نزد حسن بن زيد فرماندار مدينه روان شد در مسير راه محمد بن عبدالله بن زين العابدين (ع) اورا مي بيند و با اين روايت از قول امام صادق (ع) او را از رفتن منع مي کند. امام صادق از قول پدرانش از قول پيامبر (ص) فرموأک خداي متعال به يکي از  پيامبران وحي کرد:

و عزتي و جلالي لا قطعن امل کل مومل غيري باليأس و لا کسونه ثوب الذله في النار و لا بعدنه من فرجي و فضلي ايومل عبدي في الشدائد غيري و الشدائد بيدي او يرجوا سوي و انا الغني و الجواد بيدي مفاتيح الابواب و هي مغلقه و بابي مفتوح لمن دعاني الم يعلم انه ما ادهنته نائبه (سختي) لم يملک کشفها غيري.

فما اراء (چه شه که مي بينم) بامله معرضاً عني قد اعطيته بجودي و کرمي ما لم يسألني و سال في نائبته غيري و انا الله. ابتدء بالعطيه قبل المسأله افاسئل فلا اجيب کلا. او ليس الجود و الکرم لي او ليس الدنيا و الآخره بيدي فلو ان اهل سبع سموات و ارضين سألوني جميعاً فاعطيت کل واحد منهم مسألته ما نقص ذالک من ملکي مثل جناح بعوضه و کيف ينقص ملک انا قيمه فيا بأس لمن عصاني و لم يراقبي اين حديث را محمدبن عجلان سه مرتبه درخواست کرد تا بشنود لذا از رفتن بازماند و بعدها گشايش عجيبی در کارهايش شد.

 

خواستن: ريشه در محبت و علاقه دارد. انسان با کسي است که دوستش دارد.

آزمايش محبت ياران در کربلا

امام صادق (ع) محبت خدا برتر از ترس از خداست.

راههاي کسب محبت به خدا

1- در حديث معراج يا محمد وجبت محبتي للمتحابين في

2- وجبت محبتي للمتعاطفين.

3- وجبت محبتي للمتواصلين في

4- وجبت محبتي للمتوکلين علي

5- و ليس لمحبتي علم و لا غايه و لا نهايه

امام صادق: قال الله تبارک و تعالي ما تحبب الي عبدي باحب مما افترضت عليه.

امام صادق: اذا تخلي المؤمن عن الدنيا سعي (بلند مرتبه گرديد) و وجد حلاوه حب الله و کان عند الله الدنيا قد خولط (ديوانه شده) و انما خالط القوم قلادة حب الله فلم يشتغلوا بغيره.

 از موارد جلب محبت الهی حلم است.

سيدي به خاطر خمس به محاسن مرحوم کاشف الغطا تف کرد. مرحوم کاشف الغطاء بين دو نماز دامان خود را گرفت و در جمعيت طلب کمک کرد و فرمود: هر کس محاسن شيخ را دوست دارد به اين سيد کمک کند پول زيادي براي سيد جمع شد و به او داد.

 

 

تکليف پذيري راه جلب محبت الهی

محمد تقي بهلول مبارز خستگي ناپذير مي گويد: نجف محضر سيد ابوالحسن اصفهاني رسيدم گفت: براي چه آمده اي؟ گفتم: با مادرم براي زيارت آمده ايم اين دفعه مادرم را که ايران رساندم مي خواهم براي اجتهاد درس بخوانم. سيد ابوالحسن فرمود: مقلد که هستي؟ گفتم: مقلد شما. فرمود: من درس خارج و اجتهاد را براي شما حرام مي دانم. سخنراني وتبليغ دين و مبارزه عليه استبداد رضا شاه را براي شما واجب عيني مي دانم تا شما مجتهد شويد رضا شاه يک مسلمان را باقي نمي گذارد. به امر سيد ابوالحسن به تبليغ و خطابه و مبارزه ادامه دادم.

***

اهميت دادن به تکاليف شرعي مقدس اردبيلي: مرکبي براي رفتن از کاظمين به نجف کرايه کرد شخصي نامه اي به او داد که به نجف برساند ايشان سوار بر مرکب نشدند و اين مسير طولاني را پياده طي کردند و فرمودند: از صاحب مرکب براي حمل نامه اجازه نگرفتم.

در مسافرت به زيارت امام حسين (ع) نماز را جمع مي خواند و مي فرمود: تحصيل علم واجب است و زيارت مستحب، شايد ترک واجب کرده باشم و سفرم معصيت باشد. لذا نماز را هم شکسته و هم تمام مي خواند.

***

راههاي جلب محبت خدا

امام حسين (ع) در دعاي عرفه

انت الذي ازلت الاغيار عن قلوب احباءک حتي لم يحبوا سواک.

***

شخصي عاشق دختري زيبا شد. اما در امتحان مقبول نشد.

***

مجنون نشان خاک ليلي را پرسيد کودک برآشفت و گفت: کفی از خاک را بو کن هر جا که بوی عشق داد خاک لیلی همان است .

***

داغ عشق سوزنده تر از داغ فرزند است : مير حامد حسين  کتاب عبقات الانوار  را در اثبات حقانيت علي (ع) تأليف می کرد فرزندش مرد تألیف را رها نکرد

***

ناقل شيخ محمد شريف رازي از قول شيخ محمد تقي بافقي (ره) در مورد مرحوم حاجي ملا محمد اشرفي مي گويد:

ايشان نامه اي به يکي از مريدان خود که عازم مشهد بود مي دهد تا جواب آن را از امام رضا (ع) بگيرد. در زيارت وداع مکاشفه اي به آن شخص دست مي دهد چون نامه را در ضريح انداخته بود حرم را خلوت مي بيند امام رضا (ع) از ضريح مي آيد و مي فرمايد: به حاجي اشرفي بگوئيد

آييه شو جمال پري طلعتان طلب

جاروب کن تو خانه سپس ميهمان طلب

وقتي به بابل نزد حاجي آمدم جلوتر فرمود آقايم فرمود:

 آيينه شو جمال پري طلعتان طلب    جاروب کن تو خانه سپس ميهمان طلب

مرحوم شيخ مرتضي طالقاني استاد علامه محمد تقي جعفري (ره) به شاگرد فرموده بود: درس تمام شد و فرمود: روح رفته جسدش مانده.

شب رحلت همه طلاب را در مدرسه جمع کرده خوش و خرم بود و با همه مزاح مي کرد هر چه طلاب مي خواستند بروند مي فرمود: يک شب است غنيمت است.

شيخ هنگام طلوع فجر اذان گفت و به حجره رفت و نماز صبح خواند ولي از حجره بيرون نيامد طلاب ديدند در حجره پا به قبله از دنيا رفته و پارچه اي روي خود کشيده است. به خادم مدرسه گفته بود: صبح کنار حوض مدرسه مي آيي وضو بگيري مي گويند شيخ مرتضي مرده.

مرگ حاج ملاعباس تربتي: لحظه احتضار سلام بر پيامبر و ائمه و حضرت زهرا (س) و حضرت زينب نمود و چون سلام به زينب کرد و گريه کرد و فرمود: بي بي جان من براي شما خيلي گريه کرده ام.

کاشکي خاک حريم حرمت مي بودم

مي خراميدي و من در قدمت مي بودم

بي غم عشق تو صد حيف ز عمري که گذشت

پيش از اين کاش گرفتار غمت مي بودم

گر مرا حشمت کونين ميسر مي شد

همچنان بنده خيل و حشمت ميبودم.

 

 

 

 



تاريخ : یکشنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۹۰ | 21:28 | نویسنده : مسعود اسدي خانوکی |