. رسم و راه زندگی
سلام ای مرد همسر دار عاشق
بگویم با تو قدری از حقائق
تو که دل داشتی و زن گرفتی
برای خویشتن دشمن گرفتی
مسلّم قهرمان روزگاری
حقیقت پهلوانی زور داری
مواظب باش ترس زن ذلیلان
نگرداند تو را از زن گریزان
بیا چون من مثال شیر نر باش
بزن فریاد، نعره، پر خطر باش
در حجله بکش یک گربه ی چاق
نشان ده ظاهراً خود را بد اخلاق
بگیر اول خودت را منگ و کم هوش
بگیر او را به سر سختی در آغوش
ببوس او را ولی با خشم و تندی
محبت کن به او اما به کندی
به هرچیزی بگیر ایراد از او
بکش در هم همیشه تیغ ابرو
اگر فرهاد هستی در دلت باش
ز عشق او چو مستی در دلت باش
تقاضا کرد اگر زن از تو چیزی
بزن برسینه ی دیوار تیزی
بزن بر هم ظروف نیکلی را
بکوبان بر زمین ظرف گلی را
بزن آرام بر زانو دو دستی
بگو ای زن چرا ولخرج هستی
گهی عطری بزن خود را بیارای
ولی عمدا به خانه دیر وقت آی
بگو با خشم بعضیها قشنگند
حقیقت خوشگل و خوش آب و رنگند
بگو گاهی که زن بنشسته پیشت
بدم می آید از اقوام و خویشت
اگر زن کرد با گریه گلایه
بزن قهقه بزن نیش و کنایه
خلاصه سعی کن فرمانده باشی
نه مثل زن ذلیلان بنده باشی
زنم الان می آید سوی منزل
نشد فرصت شود این شعر کامل
بخوان و شعر من را پاک گردان
همین جا هر چه دیدی خاک گردان
اگر شعر مرا همسر ببیند
به روی من ز سر تا پا بر...
شیخ مسعود اسدی
splus.ir/sherasadi
.: Weblog Themes By Pichak :.

