علي (ع) لباس کهنه داشت به او متلک گفتند فرمود يک سال خرماها را به فقرا ندادند بلکه فروختند پول آنها را انبار کرد و به متلک گويان نشان داد و بعد پول را بين فقرا تقسيم کرد.

وقتي پولها را ديدند با تعجب گفتند ما هذا يا اباالحسن و  فرمود: هذا مال من لا مال له.

***

ساده زيستي شيخ انصاري

تقاضاي خانواده شيخ را يکي ا زمراجع به اطلاع وي رساند براي زياد کردن مقرري ماهانه شيخ انصاري به منزل آمد به عيالش فرمود: لباس مرا بشوي و چرک آن را در ظرفي نگه دار وقتي چنين کرد و شيخ را خبر نمود. امر فرمود که عيالش آب چرک آلود را بياشامد عيال اظهار تنفر کرد شيخ فرمود پولها نزد من چرکهاي اموال مردم است که مال فقرا است و به همه بايد به طور مساوي پرداخت لذا همين مقدار براي من کفايت مي کند. چون با ديگران فرقي ندارم.

***

تاجري عباي زمستاني گران بهايي به شيخ انصاري هديه داد ولي  در نماز جماعت آن را بر دوش شيخ نديد علت را پرسيد فرمود آن را فروختم و 12 عباي زمستاني ارزان خريدم و به کساني که نداشتند دادم.

***

علي (ع) از غذاي لذيذ نخورد و فرمود مي ترسم ميل  نفس من به آن غذا مشتاق و بي کنترل گردد بعد اين آيه را خواند: اذهبتم طيباتکم في حياتکم الدنيا . احقاف- 20.

***

غذاي حرام را سگ هم نمي خورد. اين پاسخي بود که بهلول به فرستادن هارون داد وقتي که از طرف هارون براي بهلول غذا آورد آنها را پيش سگ ريخت ناراحت شد گفت غذاي هارون را پيش سگ بريز بهلول گفت چيزي نگو والا اگر سگ بفهمد نمي خورد.

***

قنبر چند جام زرين را پنهان کرده بود براي علي (ع) وقتي امام خبر شد ناراحت شد با شمشير جامه ها را قطعه قطعه کرد و قسمت آنها رابه صورت مساوي بين سهام مسلمانان تقسيم کرد و فرمود واي بر تو اي قنبر مي خواهي آتش به خانه من وارد کني.

***

سلطان محمود سه روز قبل از مردن با اين که مي دانست مي ميرد امر کرد تا تمام اموالش را پيش چشمش قرار دهند سه روز متوالي به آن اموال نگاه کردو اشک حسرت ريخت اما ديناي به فقيري ندارد تا مرُد.

***

هشام بن عبدالملک از يکي از عابدان شام نصيحتي خواست. عابد گفت: در قرآن است ويل للمطففين واي بر کم فروشان از همين آيه حال کساني که همه اموال مردم را غصب کرده اند معلوم مي شود. هشام گريه اش گرفت.

***

علي (ع) سرما را تا صبح تحمل مي کند ولي از قطيفه هاي بيت المال نمي پوشد.

***

مرحوم آخوند همداني که امام او را سلمان خطاب کرده بود. در مهماني از خورش نخورد صاحب خانه مسأله را تجسس کرد معلوم شد گوشت گوسفند ذبح نشده بوده است وقتي با اصرار از آخوند سوال کرد فرمود در ظرف خدا نجاست ديدم.

***

شخص حرام خواري نزد آخوند همداني توبه کرد. خواست پنجاه هزار تومان به آخوند بدهد تا رفع مظالم شود وي نپذيرفت و گفت بايد صاحبان مال راضي کند و بعد فرمود : من تا لب جهنم رفتيم نه بيشتر.

***

 

 

 

 

.

***

علي (ع) فرمود:

مال حلال در دست نا اهل

المال ماده الشهوات - المال نهب الحوادث المالي يقوي الآمال المال تسلوه الوارث المال يكرم صاحبه في الدنيا و يضعه في الآخره

حضرت رسول (ص)

ان الدينار و الدرهم اهلكا من كان قبلكم و هما مهلكاكم ان لكل امه عجلاً و عجل هذه الامه الدنيار و الدرهم.

انسان در هر سني آفت و خطري خاص او را تهديد مي كند ولي تنها آفتي كه انسان را از قبل از تولد تا بعد از مرگ همواره انسان را تهديد مي كند مال حرام است. يا ايتها الناس كلوا مما في الارض حلالاً طيبا.

امام باقر (ع) فرمود: من طلب الدنيا استعفافاً عن الناس و شيعاً علي اهله و تعطفا علي جاره لقي الله عز و جل يوم القيامه و وجهه مثل القمر ليله البدر

 

 

 

راه موازنه و اسراف اقتصادي

پرهيز از اسراف (يونس 83)

و ان فرعون لعال في الارض و انه لمن المسرفين

ان المسرفين من اصحاب النار (غافر 43)

تعريف اسراف تلف کردن مال یا افراط در خرج مال

تبذيریعنی پراکنده و پريشان ساختن خرج مال در راه حرام را تبذیر گویند - اسراف واژه اي اقتصادي - فرهنگي است

 قل يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم

پيامدهاي اسراف و تبذير

1- کم برکتي: امام صادق (ع)ان مع الاسراف قله البرکه

2- زوال نعمت: القصد مثراه و السرف مثواه

امام کاظم (ع) فرمود: من اقتصد و قنع بقيت عليه النعمه و من بذر و اسرف زالت عنه النعمه

3- ورشکستگي : علي (ع) فرمود: من افتخر بالتبذير احتقر بالافلاس

4- فقر : علي (ع) : سبب الفقر الاسراف

امام صادق (ع) : ان السرف يورث الفقر و ان القصد يورث الغني

5- نابودي امکانات : الاسراف يغني الجزيل الاسراف يفني الکثير

6- بخل: آفه الجود السرف

7- بيماري جسمي: خلاصه علم پزشکي آیه ی کلوا و اشربوا و لا تسرفوا است پيامبر فرمود: المعده بيت کل داء و الحميه رأس کل دواء.

8- محروميت از هدايت: ان الله لا يهدي من هو مسرف کذاب

من المروه ان تقصد فلا تسرف و تعد و لا تخلف   9- بی مروتی:

10- از بين رفتن شرافت: علي (ع) فرمود: من اشرف الشرف

الکف عن التبذير و السرف

11- سلب توفيق: اما علامه المسرف فاربعه الفخر بالباطل و يأکل ما ليس عنده و يزهد في اصطناع المعروف و ينکر من لا ينتفع بشيء منه.

12- عدم استجابت دعا

امام صادق (ع) فرمود: اربعه لاتستجاب لهم دعوه و رجل کان له مال فافسده فيقول اللهم ارزقني فيقال له الم امرک بالاقتصاد الم آمرک بالاصلاح.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عاقبت حرام خواري و تجاوز به بيت المال

يحيي برمکي نخست وزيرهارون خانه اي مجلل از پول بيت المال مسلمين براي خود ساخت قبل از انتقال ساعت سعد و خوب را از منجبن پرسيد در همان ساعت شخصي اين شعر را خواند

تدبر بالنجوم و ليست تدري

و رب النجم يفعل ما يشاء يحيي.

***

اين شعر را به فال بد گرفت و گفت چرا اين شعر را خواندي گفت غرضي نداشتم بر زمان جاري شد يحيي بيشتر ترسيد چندماهي نگذشت که هارون برمکيان را آواره و تار و مار کرد و خانه هايشان را بر سرشان خراب کرد. از جمه اين خانه که حسرتش بر دل يحيي ماند.

***

بلبل آندم که در نوا گردد

گويدت اين جهان فنا گردد

بر خلايق ستم مکن زيرا

زير اين چرخ و گنبد مينا

دست غيبي هميشه در کار است

محتسب دمبدم به بازار است.

***

در قبال هر درهم حق الناس 700 نماز مقبول از وي به نامه عمل طلب کار منتقل مي شود.

 

حرام خواري

عاقبت به شومي

غلامي در جنگ خيبر کشته شد مسلمانان شهادتش را تبريک گفتند. پيامبر فرمود: عبايي که از غنائم دزديد به صورت آتش او را در بر مي گيرد.

***

شخصي بند کفش برداشته بود به غنائم برگرداند.

***

کعب بن ثور در کوفه مستجاب الدعوه بود با آمدن علي (ع ) به کوفه وي به بصره رفت در آنجا با پول خود را فروخت در جنگ جمل به هلاکت رسيد در حمايت از عايشه

با يک دست شمشير با يک دست قرآن جلوي شتر عايشه مي گفت فانها صلوتکم و صومکم.

شريک بن عبدالله از سه پيشنهاد مهدي عباسي که آموزگاري فرزندان وي يا قضاوت يا يک شب مهماني بود مهماني را پذيرفت غذاي حرام او را به دو کار ديگر وادار کرد. به اعتراف خود خطاب به خزانه دار مهدي عباسي گفت: من دين خود را فروخته ام.

يکي از عوامل مهم سرنگوني شاه 25 ميليون دلار ارز خارج کرده و يکي از عوامل مهم قتل عثمان غارت بيت المال بود. شايد به اندازه هزار سال عمر روزي 550 هزار تومان شاه ایران غارت کرده بود.

زهد عامل عظمت و ماندگاري در تاريخ و حرامخواري و خوشگذراني عامل بي آبرويي است.

احنف بن قيس مهمان معاويه بود موقع غذا انواع غذاها را آوردند يک غذا را نشناخت معاويه گفت: اين غذا مغز گوسفند با روغن بسته سرخ شده با شکر مخلوط و همه را در شکم مرغابي نموده پخته اند.

احنف مي گريد و مي گويد :به ياد سفره علي (ع) افتادم که در کيسه مهر شده اي نان جو داشت که مبادا به آن روغن زيتون بمالند و فرمود :بايد رهبر و امام در حد فقرا زندگي کند تا هم فقير طغيان نکند هم تحمل فشار فقر را داشته باشد.

اهميت بيت المال

پيدا شدن عيائي سرخ از غنائم در جنگ بدر

***

هجوم مسلمانان براي تقسيم غنائم جنگ حنين به گونه اي که پيامبر به سمت درختي کشيده شده و عبايش بر زمين افتاد.

پيامبر فرمود: غنائم هر چه باشد بين شما تقسيم مي شود تنها يک پنجم آن مال من است که باز به خود شما بر مي گردد. يک نخ از کرک کوهان شتري برداشت فرمود فقط يک پنجم از اين نخ مال من است. اکنون اگر کسي نخ يا سوزني از غنائم برده برگرداند تا به عنوان غلول و خيانت کار در قيامت مستحق آتش دوزخ نشود.مردي از انصار عرض کرد:چند نرخ کرک برا ي دوختن پالان شتر برداشته ام .پيامبر فرمود: يک پنجم حق خودم را بخشيدم بقيه اي به عهده رضايت مسلمانان است. انصاري گفت: حال که اين قدر مسأله دقيق است فوراً نخها را روي اموال غنائم انداخت.

***

بعضي از طريق وجاهت اجتماعي مبتلاي به حرام خوري مي شوند. عده اي توقع داشتند پيامبر مثل کسري و قيصر زندگي کند. از جمله عايشه وقتي که ديد پيامبر روي کهنه حصيري زندگي مي کند و از جمله عمر وقتي که ديد پيامبر روي حصير خوابيده نصف بدن آقا روي زمين است . در جواب عايشه پيامبر فرمود :خداي متعال کليد تمام گنجينه هاي جهان را در اختيارم قرار داد نخواستم

 مي خواهم روزي گرسنه و روزي سير باشم. الخ

در جواب عمر پيامبر فرمود: لذت آنها در دنيا و لذت ما در آخرت است.

***

سه مصيبت بزرگ هر انسان در دنيا

1- کوتاهي عمر و از دست دادن آن

2- مال ، حلالش حساب و حرامش عقاب دارد.

3- هر روز که مي گذرد يک قدم به مرگ نزديک مي شويم.

***

مرحوم آخوند همداني (ره) از غذايي در مهماني نخورد صاحب خانه تجسس کرد فهميدند قصاب از جايي گوشت خريده که صاحب گوسفند گوسفند مرده را ذبح کرده و فروخته است. از مرحوم آخوند همداني پرسيدند چرا غذا ميل نکردي فرمود: چون در غذا نجاست ديدم.

مال حرام محبت اهل را مي گيرد.

ابوالاسود دئلي دختر خود را از خوردن عسل ارسالي معاويه منع کرد.

یا بنتاه لا تأکلی فانه سم ناقع

 

 

خطر حرام خواري

تدبر بالنجوم و لست تدري و رب النجم يفعل ما يشاء

شعري که يک نفر براي يحيي برمکي خواند که از منجمين ساعت ورود به خانه مجلل ساخته شده را پرسيد و طولي نکشيد که آن خانه خراب و برمکيان آواره شدند.

***

در قبال هر درهم حق الناس 700 نماز به نامه عمل طلبکار منقل مي شود.

صد هزار تومان در قابل 80 سال عمر.

 

 

قناعت و زهد

طلبه اي که براي شيخ انصاري در تهران نان و حلوا خريد و شيخ حلوا نخورد. طلبه در نجف از شيخ پرسيد چه کردي به اين مقام رسيدي فرمود: حلوا نخوردم.

***

دختر شيخ از بردن نان و تره به مکتب خانه اعراض کرد شیخ فرمود از فردا فقط نان ببرد تا قدر بداند.

***

ابوذر در مهماني سلمان به نان و نمک قانع نشد و سلمان آفتابه گرو گذاشت و سبزي خريد. بعد از غذا ابوذر فرمود: الحمد الله الذي قنعنا بما رزقنا سلمان گفت :اگر قانع بودي آفتابه من گرو نمي رفت.

***

در حالي که در شأن ابوذر جبرئيل به پيامبر فرمود: او در آسمان هفتم مشهور است بزهد في هذه الحطام الفانيه

***

عبد العزي جوانی ثروتمند به خاطر اسلام از ثروت و خانواده اش دست کشید و با گلیمی که بر خود انداخته بود از مکه به مدینه آمد  که معروف شد به عبدالله ذو البجادين و در جنگ تبوک شهید و  توسط پيامبر دفن شد.

***

امام جماعت از معروف کرخي سوال کرد: رزقت از کجاست معروف نماز را اعاده کرد و گفت: امام جماعتی که معتقد به رزاقیت خدا نیست نماز ندارد

مال

قال علي (ع)

1- المال يعموب الفجار

2- المال يکرم صاحبه في الدنيا و يهينه عندالله سبحانه

3- المال يرفع صاحبه في الدنیا و يضعه في الآخره

4- الناس من خوف الذل متعجلوا الذل

5- امسک من المال بقدر ضرورتک و قدم الفضل ليوم فاقتک

اذا احب الله سبحانه عبداً بغض اليه المال و قصر منه الآمال

اذا اراد الله بعبد شرا حبب اليه المال و بسط منه الآمال

لن ينجو من الموت غني اکثره ماله

لا يکرم المرء نفسه حتي يهين ماله

 

اسراف

قال علي (ع) للمسرف ثلاثه علامات يأکل ما ليس له يلبس ما ليس له يشتري ما ليس له

قال الصادق:

اتق الله و لاتسرف و لا تقتر و کن بين ذالک قواماً ان الاسراف من التنذير قال الله تعالي و لا تبذر ان الله لا يعذب علي القصد

روايت رسول خدا (ص) درباره کسي که خانه اش را روي رياء و سمعه بپوشد.

قال علي (ع)

ان الله اذا اراد بعيد حيرا اکهمه الاقتصاد و حسن التدبير و جنبه سوء التدبير و الاسراف

به فرموده امام صادق (ع) کسي که به وسيله اسراف فقير شود دعايش مستجاب نمي شود

 

اسراف کردن :   انواع

کمي : خرج کند جايي که سزاوار نيست

کيفي : جايي که سزاوار است خرج کند  اما بيش از حد باشد

 مثل پوشيدن لباس شيک هنگام کار

کلوا و اشربوا و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين

کلوا من ثمره اذا اثمر و اتوا حقه يوم حساده و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين

کذالک يضل الله من هو مسرف مرتاب و ان المسرفين هم اصحاب النار

و کذالک نجزي من اسرف و لم يؤمن بايات ربه و لعذاب الاخره اشد و ابقي و لا تبذر تبذيرا ان المبذرين کانوا اخوان الشياطين و کان الشيطان لربه کفوراً.

کفار عرب در تضيع اموال مثل ديوانند. امام صادق (ع) اسراف را دشمن و ميانه روي را دوست مي دارد و هسته ی خرما و آب باقيمانده ليوان را دور نمي ريختند.

 

 

 



تاريخ : دوشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۰ | 23:44 | نویسنده : مسعود اسدي خانوکی |