. زمينه هاي قيام امام حسين (ع): ظهور مفاسد اعتقادی، سیاسی و اخلاقی که عبارتند از
1- فساد دستگاه خلافت و رهبري در جامعه اسلامي. 2- ظهور بدعت ها
3- انحطاط اخلاقي و خطر بازگشت به جاهليت
4- بي عدالتي و گسترش ظلم در جامعه اسلامي. 5- فرهنگ دنيا گرايي دنيا گرايي عوام و خواص. ارزيابي همه چيز براساس ارزش مادي
6- بي تفاوتي نسبت به انحرافات فرهنگي و گناهان. 7- ناپايداري مردم عراق.
8- گسترش مفاسد و منكرات .
عدم استقامت در دين : 1- کم صبري . 2- عدم شناخت از دين 3- تفاوت نيازها با دين
مشكلات اخلاقي مردم: تنبلي و كسالت، ادعاي بدون عمل ،
بخل و عدم رفع نيازهاي نيازمندان، ارتباط با حکام جور، عدم بردباري ، پيمان شكني ، خود برتربيني ، عجول بودن ،زياده روي ، مصاحبت با فرومايگان ، همنشيني با اهل گناه.
دنيا گرايي، حرص و ترس
تحليل تبعيد ابوذر به ربذه
دين داري آفت زده و آسيب ديده مانعهمكاري مردم با امام حسين (ع)
موحد واقعي نبودن مردم. بي دين را منبع شناخت دين قرار دادن.
ايها الناس اتقوا هولاء المارقه الذين يشبهون الله بانفسهم يضاهئون قول الذين كفروا من اهل الكتاب سخن مي گويند مانند قول اهل كتاب.(امام حسین (ع))
2- دين را بر مبناي قياس قرار دادن
فقال له (نافع بن الازرق) يا نافع ان من وضع دينه علي القياس لم يزل في الارتماس – مائلاً عن المنهاج ، ظاعناً بالاعوجاج، مالاً عن السبيل قائلاً غير الجميل.(امام حسین (ع))
3- تحريف شخصيت هاي ديني: فقال (ع) (لنافع) بلغني انك تشهد علي ابي و علي اخي و علي بالكفر.(امام حسین (ع))
امام و جايگاه امامت را نمي شناختند. فقال رجل يابن رسول الله (ص) بابي انت و امي فما معرفه الله قال معرفه اهل كل زمان امامهم الذي يجب طاعته .(امام حسین (ع))
عوامل نابودي مسلمانان و فراهم شدن ميدان براي تاخت و تاز دشمنان اسلام و در نهايت انحطاط مسلمين : 1- عدم قبول ولايت اهل بيت (ع)
2- تفرقه. 3- گسترش فحشا و فساد ، نمونه آن شکست مسلمين در اندلس
4- دنياگرايي و فراموش کردن ارزشها.
ما در دنياي امروز اسلام با موجودي خطرناک به نام اسرائيل طرفيم.
پول پرستي جمع آوري مال از هر راه که شد.
براي آنها پول هدف نيست بلکه ايجاد وسيله اي مناسب براي استعمار ديگران است. در اين راه نيز تا حدي موفق بوده اند.
وضعيت جامعه اسلامي بعد از رحلت پيامبر : 1- نوپا بودن جامعه
2- اختلاف بعضي صاحبه بر سر خلافت حضرت علي (ع) فقط به خاطر حسادت و کينه
3- هنوز اسلام در ميان مسلمانان دروني نشده بود و يا آموزش هاي لازم رانديده بودند.
4- ارتداد بعضي از تازه مسلمانان. 5- مدعيان نبوت مثل ورود مسيله و طليحه
6- خطر حمله روميان: اين اوضاع باعث سکوت امام در برابر فعاليت هاي خلاف شد.
دنياگرايي مردم، مردم بنده دنيايند.
سخن عمر به ابوبکر : خمس و في و فدک را از علي بگير تا اطراف او خالي شود.
لذا توجه انسان هاي پاک و آزاده را به خود متوجه ساخته که ريشه اين توجه ضمير بيدار آزادگان است. بايد بين اين قيام و رهبر با مردمي که اين قيام را الگو قرار مي دهند سنخيت باشد. چنانکه پيامبر فرمود: ان للحسين في بواطن المؤمنين معرفه مکتومه.
پيشينه تاريخي واقعه کربلا
1- دشمنان امام به ظاهر مسلمان بودند : مقابله مسلمانان با امام خود: دشمنان امام يهودي و نصراني نبودند دشمنان خارج هم نبودند.
2- ظهور نفاق: پيشينه تاريخي واقعه کربلا : عده اي از روي کراهت مسلمان شده بودند که در قرآن ازآنها به منافقون تعبير شده.
آيه اول سوره منافقون: افراد ضعيف الايمان هم منافقند و اذا قاموا الي الصلوه قاموا کسالي يرائون الناس و لا يذکرون الله الا قليلا.
3- طلقا و حسادت آنان به پیامبر: مصاديق مسلمانان ظاهري: کساني که بعد از فتح مکه مسلمان شدند علي رغم آزار و اذيت کردن پيامبر، مورد محبت پيامبر قرار گرفتند که به آنها طلقا گفته شده است. بني اميه از اين جمله اند. علاوه بر آنکه ايمان نداشتند به پيامبر حسد مي ورزيدند. ام يحسدون الناس علي ما اتاهم الله من فضله. مي گفتند: اين پسر عمو را ببين طفل يتيمي بود درخانواده فقيري بزرگ شد حالا به جايي رسيده که درکنار اسم خدا نام او را مي برند.
4- نفوذ طلقا در حکومت اسلامی : بعضي از همين ها بعد ازفوت پيامبر 25 سال به منصب هايي در جامعه اسلامي رسيدند تا نوبت به حکومت علي (ع) رسيد.
5- موقعيت معاويه استاندار شام :خويشاوندي با خليفه سوم داشت، اختيار پيشتر منطقه شام تحت نفوذ روم بود.
6- عدم اطلاع مردم شام از معارف اسلامی: مردم شام تازه مسلمان با روميان در تماس بوده لذا مردم شام از معارف اسلامي به صورت صحيح و کامل اطلاع نداشتند . معاويه از اين امر خوشحال بود .
7- کشته شدن عثمان : معاويه به بهانه انتقام خون عثمان وارد جنگ با علي (ع) گرديد. در نهايت منجر به حکميت شد و حضرت امير (ع) به دست خوارج به شهادت رسيد.
8- صلح امام حسن و تحلیل آن : امام حسن نيز مجبور به صلح شد به خاطر زمينه هايي که معاويه از آن استفاده کرد. از صلح امام حسن به بعد امت که به جريان نهضت آقا ابي عبدالله نزديک مي شويم از اين جا به بعد نقشه هاي معاويه بسيار ماهرانه است. معاويه سياستمدار شيطاني بودکه مي توانست بر مردم متوسط جامعه مؤثر باشد.
9- معاويه به اين نتيجه رسيده که بايد از زمينه ها ي موجود براي توسعه و تقويت حکومت خود استفاده کند.
1- زمينه هاي اجتماعي: انحراف جامعه از سطح فرهنگي. نازل بودن سطح فرهنگي جامعه به خصوص در زمان معاويه که اسلام هنوز به صورت فرهنگ بر جامعه حاکم نشده بود.
2- روح زندگي قبيله اي هم جنبه مثبت دارد مثل اسلام آوردن رؤساي قبايل آنها هم به اسلام مي گرويدند و هم جنبه منفي ، مانند رئيس قبيله اگر مرتد مي شد اهل قبيله تبعيت مي کردند. تبعيت افراد از رئيس قبيله خود زمينه اي بود که معاويه از آن بهره برداري ميکرد.
مروري بر نقشه هاي سقيفه بني ساعده : 1- حرمت شکني. 2- منع حديث نبوي.
3- تغيير بسياري از احکام اسلامي حتي در عبادات. 4- عمر را بهتر از پيامبر معرفي کردن .
5- اهل بيت پيامبر(ص) را عايشه و ابن عباس معرفي کردن. 6- صدور اسلام عمري به اطراف جهان.
7- تبليغ سوء عليه اهل بيت پيامبر مخصوصاً حضرت علي و اولادش (ع) .
8- تغيير و تحول در مساوات و برابري و بسوي فاصله طبقاتي حرکت کردن .
9- به معاويه قدرت بخشيدن و دست خوارج را باز گذاشتن .
10- منع بيان فضايل اهل بيت(ع). 11- شايعات
12- قيام حساب شده و دقيق حضرت حسين (ع)
***
اوضاع دوران امامت حسين (ع) : حاكميت بني اميه و تحميل فقر، خفقان بر مسلمانان ، تخدير افكار عمومي و مشروعيت دادن بنی امیه به خود از طريق جعل حديث و تفسير به رأي آيات قرآن با اجير كردن عالم نمايان و ترويج فرقه هاي باطل مثل مرجئه و جبريه.
وضعيت مسلمانان: ترسو ، سازشكار ، ظاهربین،
ارزش ها دگرگون ، بدعت ها رايج ، سنت ها محو ، شخصيت جامعه اسلامي مسخ شده بود.
عامل قیام عاشورا: امر به معروف و نهي از منكر و اصلاح امت بود امام ارزشمندترين ياران را داشت.
ويژگي هاي تمدن اسلامي: 1- جوان گرايي نه جوان زدگی: اعتراض به علي (ع) به خاطر جوان بود
2- تساوي بين مردم و مسئولين: تقسيم بيت المال براساس درجات خدمت گذاري در زمان عمر و ابوبكر ، ساخت و ساز سعد در كوفه
3- دنيا و آخرت گرايي : دنيا گرايي در زمان عمر رسوخ کرده ورود اسرائیليات در دين منجر به خرافه گرايي شد. رواج موسيقي در مدينه ، ايجاد مكاتب منحرف
4- شايسته سالاري: معيار در زمان خلفا قوم و قبيله و خاص گرايي.
5- مركزيت ساده: قصر و دربار و بارگاه .
6- اشداء علي الكفار رحماء بينهم: ولی خلفا اشداء علي المؤمنين و رحماء بين الفاسقين
7- علم گرایی نه علم زدگی.
8- گذشت و قصاص و قاطعيت ، وحدت.
قيام امام حسين (ع) براي اصلاح و احياء افكار بود.
عوامل انحراف: 1- تبليغات : شعر ، حديث سازي ، علماء. 2- تطميع.
3- تهديد : تشابه جامعه ما با زمان امام حسين (ع).
بزرگترين و خطرناك ترين آفت ها در جامعه
لان لم ينته المنافقون : مدعيان اصلاح ، سفيه پنداري مردم ، تفاوت دل با عمل .
و اذا القوا الذين آمنوا قالوا امنا و اذا خلوا الي شياطينهم قالوا انا معكم.
4- والذين في قلوبهم مرض : اراذل و اوباش به تعبير علي (ع) اگر متفرق شوند مفيدند اگر جمع شوند مضرند. ابزار دست منافقين و كافرينند
5- و المرجفون في المدينه: دروغ پردازان ، شايعه پراكنان.
امر الهي و سنت الهی درباره آنان: لنغرينك بهم : حمله و هجوم به آنان
تبعيد كردن و بيرون راندن : ثم لايجاورونك فيها الا قليلاً. حذف از فعاليت هاي اجتماعي
ملعونين: نفرين شدگان
اينما ثقفوا اخذوا : گرفتار شدن حتي در ميان دوستان مثل فرار شاه و گرفتاريش در ميان دوستان.
6- و قتلوا تقتيلاً : مرگ
سنة الله في الذين خلوا من قبل و لن تجدوا لسنة الله تبديلاً
شايعه دروغ: 1- بدترين را بهترين جلوه داد. بهترين را به شهادت رساند. آمدن عبيد الله بن زياد به كوفه با يك شايعه.
2- تنها ماندن مسلم بن عقيل با يك شايعه. وظيفه: ان جاءكم فاسق بنبإ فتبينوا ان تصيبوا قوماً بجهاله فتصبحوا علي ما فعلتم نادمين.
حرکت امام حسين براي اين بود که در اين امور تغيير و دگرگوني ايجاد شده بود.
.: Weblog Themes By Pichak :.

