1-خطاب به ابن زبیر
ان طاغیتهم قد هلک
در خواب دیدم شعله های آتش از خانه معاویه بلند است و منبرش سرنگون شده
مرز بندی و معرفی دو جبهه
2- خطاب به مروان
چون ولید از امام بیعت خواست ابتدا آن را امام به بیعت علنی موکول کرد
مروان به ولید فهماند که نپذیرد و تهدید کرد امام به مروان فرمود
(ﻳَﺎﺑْﻦَ ﺍﻟﺰﱠﱠﺭْﻗﺎﺀِ ﺍَﻧْﺖَ ﺗَﻘْﺘُﻠُﻨﻰ ﺍَﻡْ ﻫُﻮَ ﻛَﺬِﺑْﺖَ ﻭَﺍَﺛِﻤْﺖَ؟
مادر مروان زن بدکاره پدر مروان نامعلوم
مروان قاتل پدر زن خود عثمان، ، قاتل مروان همسرش که قبلا زن یزید بود
و امام
خطاب به ولید بن عتبه بن ابی سفیان فرمود
(ﺍَﻳﻬَﺎ ﺍْﻟﺎَ ﻣﻴﺮُ ﺍِﻧّﺎ ﺍَﻫْﻠُﺒَﻴْﺖِ ﺍﻟﻨﺒُﻮﱠﱠﺓِ ﻭَﻣَﻌْﺪِﻥُ ﺍﻟﺮﱢﺳﺎﻟَﺔِ ﻭَﻣُﺨْﺘَﻠَﻒُ ﺍﻟْﻤَﻠﺎﺋﻜَﺔِ ﻭَﻣَﻬْﺒَﻂُ ﺍﻟﺮﱠﺣْﻤَﺔِ ﺑِﻨﺎﻓَﺘَﺤَ ﺎﻟﻠّﻪ ﻭﺑِﻨﺎ ﻳَﺨْﺘِﻢُ. ﻭَﻳَﺰﻳﺪُ ﺭَﺟُﻞﺷﺎﺭِِﺏُ ﺍﻟْﺨَﻤْﺮِ ﻭَﻗﺎﺗِﻞُ ﺍﻟﻨﱠﻔْﺲِ ﺍﻟْﻤُﺤْﺘَﺮَﻣَﺔِ ﻣُﻌْﻠِﻦٌ ﺑِﺎﻟْﻔِﺴْﻖِ ﻭَﻣِﺜْﻠﻰ ﻟﺎﻳُﺒﺎﻳِﻊُ ﻣِﺜْﻠَﻪُ ﻭَﻟﻜِﻦْ ﻧُﺼْﺒِﺢُ ﻭَﺗُﺼْﺒِﺤُﻮﻥَ ﻭَﻧَﻨْﻈُﺮُ ﻭَﺗَﻨْﻈُﺮُﻭﻥَ ﺍَﻳﱡﱡﻨﺎ ﺍَﺣَﻖﱡﱡ ﺑِﺎﻟْﺨِﻠﺎﻓَﺔِ ﻭَﺍﻟْﺒَﻴْﻌَﺔِ
بنا فتح الله و بنا یختم تعبیری است که پیامبر فرموده بودند و مردم با آن آشنایی داشتند
اهمیت حاکمیت و تاثیر آن بر دین اسلام
مروان روز بعد امام را دید و گفت بیعت با یزید به صلاح دین و دنیای شماست امام
خطاب به مروان فرمود
(ﺍِﻧَﺎ ﻟﻠّﻪِ ﻭَﺍَﻧّﺎ ﺍِﻟَﻴْﻪِ ﺭﺍﺟِﻌُﻮﻥ ﻭَﻋَﻠَﻰ
ﺍْﻟﺎﺳْﻠﺎﻡِ ﺍﻟﺴَﻠﺎﻡُ ﺍِﺫﺍ ﺑُﻠِﻴَﺖِ ﺍْﻟﺎُﻣﱠﱠﺔُ ﺑِﺮﺍﻉٍ ﻣِﺜْﻞ ﻳَﺰﻳﺪَ
دلایل عدم اعتقاد به حاکمیت دینی
بد نامی دین
عدم تخصص و عدم پاسخگویی دین به تمام نیازها
بطلان سکولاریسم
نتیجه حذف حاکمیت دینی
محدود کردن و حذف بخش عظیمی از دین
و علی الاسلام السلام
نتیجه کوتاهی امت اسلام حاکمیت یزید
صلح امام حسن معاویه را در یک قدمی نابودی قرار داد
اگر معاویه در مدینه کشته می شد یزید حاکم نمی شد
ﻭَﻟَﻘَﺪْ ﺳَﻤِﻌْﺖُ ﺟَﺪﱢﱢﻯﺭَﺳُﻮل اﻟﻠّﻪ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻳَﻘُﻮﻝُ: ﺍَﻟْﺨِﻠﺎﻓَﺔُ ﻣُﺤَﺮﱠﱠﻣَﺔٌ ﻋَﻠﻰ ﺍﻝِ ﺍﺑﻰ ﺳُﻔْﻴﺎﻥ ﻓَﺎِﺫﺍ ﺭَﺍَﻳْﺘُﻢْ ﻣَﻌﺎﻭِﻳَﺔ ﻋَﻠﻰ ﻣِﻨْﺒَﺮِﻯ ﻓَﺎﺑْﻘَﺮُﻭﺍ ﺑَﻄْﻨَﻪُ ﻭَﻗَﺪ ﺭَﺁﻩُ ﺍَﻫْﻞُ ﺍﻟْﻤَﺪِﻳﻨَﺔ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟْﻤِﻨْﺒﺮِ ﻓَﻠَﻢْ ﻳَﺒْﻘَﺮُﻭﺍ ﻓَﺎﺑْﺘَﻠﺎﻫُﻤُ ﺎﻟﻠّﻪ ﺑِﻴَﺰِﻳﺪَ
ﺍﻟْﻔاسق
کوتاهی به بهانه مشغله های زندگی، بی طرف بودن، پرهیز از اختلاف، سیاسی نبودن
حساس و افراطی نبودن
تغییر سبک زندگی، تغییر مبناهای اعتقادی در موضوع امامت و ولایت
نقش امت اسلام در جبهه طاغوت و گلایه ی امام حسین از امت اسلام
امام خطاب به پیامبر در کنار قبر پیامبر
(ﺍَﻟﺴﱠﱠﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳﺎ ﺭَﺳُﻮﻟَﺎ ﻟﻠّﻪ ﺍَﻧَﺎ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦُ ﺑْﻦُ ﻓﺎﻃِﻤَﺔَ ﻓَﺮْﺧُﻚَ ﻭَﺍﺑْﻦُ ﻓَﺮْﺧَﺘِﻚَ شاخه درخت فرزند دوست داشتنی
ﻭَﺳِﺒْﻄُﻚَ ﺍﻟﱠﱠﺬﻯ ﺧَﻠﱠﱠفتنی ﻓﻰ ﺍُﻣﱠﱠﺘِﻚَ
سبط پاره ی تن
ﻓَﺎﺷْﻬَﺪْ ﻳﺎﻧَﺒِﻰﱠﱠ ﺍﻟﻠّﻪ ﺍَﻧﱠﱠﻬُﻢْ ﺧَﺬَﻟُﻮﻧﻰ ﻭَﻟَﻢْ ﻳَﺤْﻔَﻈُﻮﻧﻰ ﻭَﻫﺬِﻩِ ﺷَﻜْﻮﺍﻯَ ﺍِﻟَﻴْﻚَ ﺣَﺘّﻰ ﺍَﻟْﻘﺎﻙَ...
آنچه گذشت
1-معرفی جبهه حق و باطل
2-حاکمیت طاغوت یعنی نابودی تمام اسلام
بطلان سکولاریسم
3-سکوت امت اسلام عامل ابتلا به یزید و
میدان داری او و خواری جبهه حق
و قرار گرفتن امت اسلام در جبهه باطل
4-تغییر حب و بغض و تولی و تبری نداشتن
سکوت و ترک امر به معروف و نهی از منکر توسط دوستان و خواص به خاطر عدم تولی و تبری
(ﺍَﻟﻠّﻬُﻢﱠﱠ ﺍِﻥﱠﱠ ﻫﺬﺍ ﻗَﺒْﺮُ ﻧَﺒِﻴﱢﱢﻚَ ﻣُﺤَﻤﱠﱠﺪٍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭَﺍَﻧَﺎ ﺍﺑْﻦُ ﺑِﻨْﺖِ ﻧَﺒِﻴﱢﱢﻚَ ﻭَﻗَﺪْ ﺣَﻀَﺮﻧﻰ ﻣِﻦَ ﺍْﻟﺎ ﻣْﺮِ ﻣﺎ ﻗَﺪْ ﻋَﻠِﻤْﺖَ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢﱠﱠ ﺍِﻧﱢﱢﻰ ﺍُﺣِﺐﱡﱡ ﺍﻟْﻤَﻌْﺮُﻭﻑَ ﻭَﺍُﻧْﻜِﺮُ ﺍﻟْﻤُﻨْﻜَﺮَ ﻭﺍﺀﺳﺎﺀﻟُﻚَ ﻳﺎ ﺫَﺍﺍﻟْﺠَﻠﺎﻝِ ﻭَﺍﻟﺎْ ﻛْﺮﺍﻡِ ﺑِﺤَﻖﱢﱢ ﺍﻟْﻘَﺒْﺮِ ﻭَﻣَﻦْ ﻓِﻴﻪِ ﺍِﻟﺎّ ﺍﺧْﺘَﺮْﺕَ ﻟﻰ ﻣﺎ ﻫُﻮ ﻟَﻚَ ﺭِﺿﻰً ﻭَﻟِﺮَﺳُﻮﻟِﻚَ ﺭِﺿﻰً)
-
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لأصحابهِ: أیُّ عُرَی الإیمانِ أوْثَقُ؟ فقالوا: اللّهُ و رسولُهُ أعْلَمُ، و قالَ بَعضُهُم: الصَّلاةُ، و قالَ بَعضُهُم: الزَّکاةُ،......... فقالَ رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: لِکُلِّ ما قُلْتُم فَضْلٌ و لَیسَ بهِ، و لکنّ أوثَقَ عُرَی الإیمانِ: الحُبُّ فی اللّهِ، و البُغْضُ فی اللّهُ، و تَوالِی أولیاءِ اللّه و التَّبرّی مِن أعداءِ اللّهِ. [۶]
----------
5- حرکت جبهه حق باید عزتمندانه باشد
هدف وسیله را توجیه نمی کند
خطاب به عمر اطرف فرزند امام علی
که گفت از برادرم حسن شنیدم تو را کربلا می کشند نگرانم عدم بیعت با یزید به شهادت تو ختم شود امام فرمود
(حَدَّثَنى اَبى اَنَّ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله اخْبَرَهُ بِقَتْلِهِ وَقَتْلِى وَاَنَّ تُرْبَتَهُ تَكُونُ بِالْقُرْبِ مِنْ تُرْبَتِى اَتَظُنُّ اَنَّكَ عَلِمْتَ مالَمْ اَعْلَمْهُ
وَاللّه لا اُعْطى الدَّنِيَّةَ مِنْ نَفْسى اَبَداً
وَلَتَلْقَيَنَّ فاطِمَةُ اَباها شاكِيَةً مالَقِيَتْ ذُرِّيَّتُها مِنْ اُمَّتِهِ وَلا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ اَحَدٌ اَذاها فى ذُرِّيَّتها)
6-صفر تا صد قیام را امام می دانست
جهاد فرهنگی باید دارای مبنا و آگاهانه باشد
طراح قیام خدا و مجری قیام امام و آگاهی از ابتدا تا انتهای حرکت
خطاب به ام سلمه
(يا اُمّاه وَاَنَا اَعْلَمُ اَنِّى مَقْتُولٌ مَذْبُوحٌ ظُلْماً وَعُدْواناً
وَقَدْ شاءَ عَزَّوَجَلَّ اَنْ يَرى حَرَمِى وَرَهْطِى مُشَرَّدينَ یعنی آواره وَاَطْفالى مَذْبُوحينَ مَاءْسُورِينَ مُقَيَّدينَ وَهُمْ يَسْتَغِيثُونَ فَلا يَجِدُونَ ناصِراً...
7- رسمیت دادن به باطل و طاغوت و گناه و رذیلت هرگز
خطاب به محمد حنفیه وقتی که گفت اطاعت تو بر من واجب است به مکه برو و اگر آنجا نیز امن نبود به یمن برو و از شهری به شهری کوچ کن تا ببینی کار امت به کجا می انجامد
(يا اَخِى لَوْلَمْ يَكُنْ فِى الدُّنْيا مَلْجَاء وَلا مَاءْوىً لَما بايَعْتُ يَزيدَبْنَ مُعاوِيَةَ...
يا اَخِى جَزاكَاللّه خَيْراً لَقَدْ نَصَحْتَ وَاَشَرْتَ بِالصَّوابِ وَاَنَا عازِمٌ عَلَى الْخُرُوجِ اِلى مَكَّةَ
8-نیروسازی و آمادگی برای قیام
وَقَدْ تَهَيَّاءْتُ لِذلِكَ اَنَا وَاِخْوَتى وَبَنُو اَخى وَشِيْعَتِى وَاَمْرُهُمْ اَمْرى وَرَاءيُهُمْ رَاءْيى با من هم عقیده اند
وَاَمَّا اَنْتَ فَلا عَلَيْكَ.
اَنْ تُقِيمَ بِالْمَدِينَة فَتَكُونُ لى عَيْناً عَلَيْهِمْ لا تُخْفى عَنِّى شَيْئاً مِنْ اُمُورِهِمْ) ) (۱۳
مرا فرار کننده از مرگ نخوانید
و قد شاء عزوجل ان یری حرمی
مشردین مذبوحین
امام حسین علیه السلام فرمود خدا می خواهد اهل بیت مرا آواره و سر بریده ببیند
آیا دلیل بر جبر است
پاسخ : هدایت و اراده و مشیت و امر خدا و حق انتخاب انسان دو قسم است
تکوینی یعنی ذاتی خلقت که از اختیار ما خارج است
هدایت و مشیت تکوینی مانند حرکت زمین به دور خود و خورشید که اندازه مشخصی دارد یا اندازه ضربان قلب، تغییر در این حرکت و وضعیت ها در اختیار انسان نیست
ولی در هدایت و مشیت و امر تشریعی مانند هدایت به سوی خوبی ها امر به نماز انجام دادن یا ندادن در اختیار انسان است
تشریعی یعنی قانونی که خدا وضع کرده
اراده و امر تکویتی خدا یعنی خلقت یعنی همینکه اراده کند و امر کند باش می شود
در اینجا
منظور امام حسین علیه السلام مشیت و اراده و امر تشریعی است نه تکوینی
خدا نه به اراده تکوینی و نه تشریعی یزید را خلیفه قرار نداده و امت اسلام را مطیعش نکرده
ولی بعد از کوتاهی مردم و خلافت یزید بر مردم، خداوند به اراده تشریعی از امام حسین علیه السلام خواسته قیام کند و اولاد خود را در معرض قتل و اسارت قرار دهد نه به امر و مشیت تکوینی
لذا جبری در کار نیست
اینکه بعضی گفته اند در تعارض حق انتخاب و تکلیف باید حق مقدم شود
گوینده بین حق تکوینی اختیار و حق تشریعی اختیار خلط کرده
تعارضی بین حق انتخاب تکوینی یعنی داشتن اختیار به صورت ذاتی با تکلیف الهی که هدایت تشریعی است وجود ندارد
انسان اگر چه حق انتخاب تکوینی دارد اما شرعا و عقلا انسان حق انتخاب هر چیزی را ندارد در قلمرو تشریع انسان حق انتخاب و انجام هر کاری را ندارد
اهداف ابزار آسیب ها
(بِسْمِاللّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ،
هذا ما اَوْصى بِهِ الْحُسَينُ بْنُ عَلِي اِلى اَخيِهِ مُحَمّدِ بْنِ الْحَنَفِيَّةِ
اَنَّ الْحُسَيْنَ يَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللّه وَحَدهُ لا شَرِيْكَ لَهُ
وَاَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ جاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِهِ
وَاَنَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَالنّارَ حَقٌ وَالسَّاعَةَ آتِيَةٌ لارَيْبَ فيها
وَاَنَّاللّه يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ
وَاَنَّى لَمْ اَخْرُجْ اَشِرا وَلا بَطِراً
غرور و مستی و جاه طلبی
وَلا مُفْسِداً وَلا ظالِماً
وَانَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ اْلا صْلاحِ فِى اُمَّةِ جَدِّى صلى اللّه عليه و آله
شاخصه ی هر قیام فرهنگی
با الگو گیری از هدف قیام عاشورا
اصلاح است
و هر برنامه ی اصلاحی به مصلحت مردم باید باشد نه خواست مردم
خدا هم اینگونه عمل می کند
تکالیف مانند جهاد خمس زکات حجاب ترک گناه خواندن نماز
فانها لکبیرة الا علی الخاشعین
استجابت دعا رزق عمر
طبق مصلحت است نه خواست مردم
اکره نفسک علی الفضائل
فان الرذائل فانت مطبوع علیها
خود را مجبور به فضایل کن که رذائل در طبیعت توست
برنامه های فرهنگی و حرکت های جریان ساز الهی نباید طبق ذائقه و میل مردم طراحی شود بلکه باید تغییر دهنده و هدایت کننده تمایلات اجتماعی باشد
البقره
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(216)
ارِيدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَاَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ
شاخصه های امر به معروف و نهی از منکر عاشورایی :
گستردگی ماندگاری عاطفی، زنده
لَبَّيْكَ داعِيَ اللّٰهِ، إِنْ كانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَنِي عِنْدَ اسْتِغاثَتِكَ وَ لِسانِي عِنْدَ اسْتِنْصارِكَ، فَقَدْ أَجابَكَ قَلْبِي وَسَمْعِي وَبَصَرِي
نهی از منکر و لو با نصب یک دست نوشته روی درب منزل
.: Weblog Themes By Pichak :.

