خلاصه ی علائم نزدیک ظهور امام زمان علیه السلام طبق روایات بر اساس حروف الفبا
آدرس انتهای جلد دوم کتاب روزگار رهایی ترجمه یوم الخلاص نوشته کامل سلیمان
*-مقدمه
-بعضی از علائم قبلا اتفاق افتاده است
-بعضی از علائم هم اکنون در حال وقوع است
-بعضی از علائم حتمی نیست یعنی ما با اختیار خودمان می توانیم مانع تحقق بعضی علائم شویم
-به علائم حتمی با قید حتمی اشاره شده است
-بعضی از علائم هم باید تأویل و تفسیر شود
*علائم دوران آخرالزمان *
الف
آب دجله گلگون شود
آب، در روی زمین روان شود:
آب دریاچۀ طبریّه خشک شود:
آب دهان به صورت یکدیگر اندازند
آب زعر کم شود:
آب فرات کوفه را فراگیرد:
آب، نجف را فراگیرد:
آبادیها تبدیل به ویرانی شود:
آبادیهای بصره ویران گردد:
آبها فراوان شود:
آتش افروزی پادشاه روم:
آتش جنگ شام را بسوزاند
آتش در حجاز پدید آید:
آتشی از آذربایجان شعله ور شود: .
آتشی از مغرب شعله ور شود: .
آتشی از یمن خارج شود: .
آتشی که در آسمان پدید آید:
آتشی که در مشرق پدید آید
آخرین فتنه خروج سفیانی است: .
آذربایجان زیر سم اسبها ویران شود:
آذربایجانیها با طاعون هلاک شوند:
آراء دیگران جایگزین احکام قرآن شود:
آرایش مردان رائج شود:
آرزوی مرگ کنند:
آزادمردان افشاگر میشوند: .
آزمون سخت روی دهد:
آسایش و آرامش از عراق سلب شود:
آسمان را سرخی فراگیرد:
آسمان برای مردم خون گرید: .
آسمانها فشرده شوند: .
آسیاب خدا به کار افتد: .
آشکارا به خدا کفر ورزند: .
آشوب جهانی پدید آید: ، .
آفت در زراعت پدید آید: .
آلات لهو آشکار شود: .
آلت لهو در حرمین ظاهر شود: .
آلات موسیقی بالای سرشان نواخته شود:
اجساد کشتهها انباشته شود
احترام بزرگان رعایت نشود:
احکام شرع تعطیل شود:
اختلاف بنی عبّاس حتمی است:
اختلاف شدید روی دهد:
اختلافات را با خون پاسخ دهند
اختناق حاکم شود:
اذان را با اجرت گویند:
اربابها به دست بردگان کشته شوند
از اسلام جز اسم آن نماند:
از انفاق جلوگیری شود:
از تقلّب امرار معاش کنند:
از حج جلوگیری شود:
از خدا شرم نکنند:
از دین بیرون روند:
از روش ائمّه پیروی نکنند:
از زنها اطاعت کنند
از سنّت پیامبر پیروی نشود:
از سنگ و گل حجاز آتش برخیزد.
از سود بردن خشنود نشوند:
از قرآن جز نقشی نماند:
از مرگ بترسند:
از مفقود الاثرها سراغ نگیرند
از همه جا آتش ببارد:
از هوای نفس پیروی کنند:
استانبول فتح شود.
اسرائیل حیله کند:
اسرای کوفه آزاد شود:
اسلام غریب شود:
اسلام وارونه شود:
اشتیاق به ظهور افزون شود
اشرار بر سر کار باشند:
اشرار مسلط شوند
اشرار مورد احترام باشند:
اصحاب کهف برانگیخته شوند
اصهب شام را بگیرد:
اضطراب فراگیر شود
اعراب و اسرائیل صلح کنند:
اعراض از دین فراگیر شود
اعلام شود که مهلت تمام شد:
افراد پست سخنگو شوند:
افراد پست به آسایش رسند
افق را سرخی فراگیرد:
اکثریت منحرف شود
امانت رخت بربندد:
امر به تقوی کنند و عمل نکنند:
امر به معروف فراموش شود:
امر به معروف کننده خوار شود:
امر به منکر شود:
اموال بسیاری برای موسیقی خرج کنند:
اموال یتیمان را بخورند و ستایش شوند:
امور مذهبی مختل شود:
امور مردم اصلاح نشود:
امیدها قطع شود:
امینها خیانت کنند:
اندلس بر اطراف آفریقا چیره شود:
انسان به دست خانواده اش هلاک شود: .
انقراض بنی عبّاس به دست خراسانی باشد:
اهلبیت پیامبر بلاها بینند:
اهل خیر کنار زده شوند:
اهل قبله اختلاف کنند
اهل یمن درگیر شوند:
ایرانیان بر اعراب چیره شوند:
ایمان رخت بربندد:
ب
باد بی سابقه در بغداد وزد:
باد سرخ و سیاه وزد:
باران بسیار ولی نابهنگام بارد:
باران پربرکت در آستانۀ ظهور:
باران کمتر ببارد:
بازرگانان ربا خورند:
باطل آشکار شود،
باغهای بصره کاخ شود:
با کفار آمد و شد کنند:
بانگ آسمانی
بانگ آسمانی بر مؤمنان رحمت است:
بانگ آسمانی در ۲۳ رمضان خواهد بود:
بانگ آسمانی در سالی پرزلزله خواهد بود:
بانگ آسمانی در ماه رمضان .
بانگ آسمانی را همگان بشنوند
بانگ آسمانی را هرکسی به زبان خود بشنود
بانگ آسمانی همه را خشنود سازد:
بانگ آسمانی: می گوید
-او مهدی آل محمد است:
-او امیر شماست:
-او برانگیخته شد:
-از او پیروی کنید:
-ای اهل حق گرد آئید:
-ای سرزمین بیدا نابود کن:
-با او بیعت کنید:
-به سوی او بشتابید
-بیعت، بیعت:
-البیعة للّه:
-حجت خدا در کنار خانۀ خداست:
-حق آمد و باطل رفت:
-حق با علی است:
-رستاخیز نزدیک است:
-فرمان خدا فرارسید:
-لعنت بر ستمگران باد:
-مهلت تمام شد:
بانگ جبرئیل:
بانگ شیطان:
با هلاکت طاغوتی فاجعۀ عراق پایان یابد:
با همجنس ازدواج کنند:
باورداران در اقلیت باشند:
بت پرستی رائج شود:
بخارا ویران شود:
بدترین مردم زمامدار شوند:
بدعت روزافزون شود:
بدعتها ظاهر شود:
بدن انسانی در قرص خورشید ظاهر شود
بدنها جمع و دلها پراکنده باشد:
برادر از یاری برادر سربتابد
برادر، برادر را میکشد:
برادر به برادرش حسد ورزد:
برادران دچار اختلاف شوند:
برادران ستم پیشه کنند:
برادر نفس زکیّه در مدینه کشته شود:
بر اهل قبله عذاب فروبارد
برای حکومت حقّه زمینه سازی شود
برای اطعام منت گذارند:
برای داوری رشوه گیرند:
برای دروغ دوست شوند:
برای دین از یکدیگر قهر کنند:
برای شراب محافل تشکیل دهند:
برای گناه همکاری کنند:
بربریها خروج کنند:
بردگان بشورند:
برکت برچیده شود:
بر کشته هایشان کس نگرید:
بر کودکان ترحم نکنند:
بزرگترها بی رحم شوند:
بصره اشغال شود:
بصره بنیاد گردد:
بصره را آب فراگیرد:
بصره ویران گردد
بعلبک تصرف شود
بغداد اشغال شود:
بغداد ویران شود
بلاهای کمرشکن فروبارد:
بلخ ویران شود:
بندگان خدا زبون شوند:
بنی عباس ساقط شوند:
بنی قنطوره اختلاف کنند:
بنی قنطوره بر عرب چیره شوند:
به انکار حضرتش برخیزند:
به پاداشهای پروردگار بی اعتنا شوند
به پدر و مادر خود دشنام دهند: .
به حریم زنها تجاوز شود:
به حلال و حرام بی اعتنا شوند:
به زبان کفار سخن گویند:
به سوی لذتها بشتابند:
به صورت خوک و میمون درآیند:
به ظاهر مسلمان باشند:
به فتنهها روی آورند:
بهتان علنی شود:
بواسیر زیاد شود:
بی بندوبار شوند:
بیت المقدس آباد شود:
بیت المقدس از خطر ویرانی در امان باشد:
بیت المقدس فتح شود:
بی خردان متبوع شوند
بیست و چهار باران رحمت ببارد
بیست و چهار پادشاه در عراق حکومت کند:
بیشتر جوانان از اسلام برگردند:
بیعت کودک آشکار شود:
بین جمادی و رجب شگفتی ها پدید آید
پ
پایداری به سختی آتش در دست گرفتن باشد:
پادشاهان احتکار کنند:
پادشاهان درنده خوی شوند:
پادشاهان منقرض شوند:
پادشاهان مؤمنان را تحقیر کنند: .
پادشاه روم جنگ افروزی کند:
پادشاه شام کشته شود:
پادشاه مصر کشته شود:
پادشاهی به نام ملک حسن خروج کند:
پانزده تن از آل محمّد کشته شود:
پدر و مادر تحقیر شوند:
پراکندهها گرد آیند:
پرچم اهل حق بی حرکت باشد:
پرچم خراسانی در کنار دجله نصب شود
پرچم خراسانی در دست شعیب باشد:
پرچم منافقان در اهتزاز باشد:
پرچمهائی از کنار جیحون به حرکت درآید:
پرچمهائی از مراکش به حرکت درآید:
پرچمهای زرد وارد مصر شود:
پرچمهای سیاه تقدیم حضرت شود:
پرچمهای سیاه از خراسان حرکت کند
پرچم هدایت از خراسان خارج شود:
پرچم یمانی خالصتر است:
پرده نشینان سراسیمه شوند
پرهیزکاران کمیاب شوند:
پست ترین مردم رهبرشان گردد
پشتها سنگین شود:
پلی در بغداد ساخته شود:
پلیدی فضیلت محسوب شود:
پلیس بسیار باشد:
پناهگاهی یافت نشود:
پناهگاههای زیرزمینی ساخته شود
پناهندگان بیرون آورده شوند:
پنج رودخانه را کافران تصرف کنند:
پنج فتنه روی دهد:
پوست پلنگ بپوشند:
پوست مردم را بکنند:
پول معیار عزت شود:
پیام حضرت توسّط نفس زکیه:
پیروان ادیان تحقیر شوند:
پیش از ظهور سال پربارانی هست:
پیشنماز مست کند:
پیمان چهارم هفت سال طول کشد:
پیمان شکنی رائج شود: .
پیوند خویشاوندی گسسته شود
ت
تاریخ تکرار شود:
تأمین معاش از حلال میسّر نشود:
تباهی فراوان شود:
تبت به دست چینیها ویران شود:
تبعیدها در انتظار اهلبیت باشد:
تبهکار تشویق شود:
تجارت کساد شود:
تجمّلات معیار شرف باشد:
ترس از پادشاهان مستولی شود:
ترس در دلها افتد
ترس و وحشت عراق را فراگیرد
ترس و وحشت مدینه را فراگیرد:
ترکها بر اعراب چیره شوند:
ترکها بر خراسان چیره شوند:
ترکها تا شط العرب پیش روند:
ترکها دوبار خروج کنند:
ترکها عراقیها را فراری دهند:
ترکها وارد جزیره شوند:
ترکها وارد دمشق شوند:
ترک و روم باهم نبرد کنند:
تزویر شایع شود:
تشنۀ خون یکدیگر باشند:
تشویش فراگیر شود
تشویق به منکرات کنند:
تعادل روانی از بین برود:
تعالیم قرآن تعطیل شود:
تقلب رائج شود:
تقلید کورکورانه شایع شود:
تقوا کم شود:
تکبر در دلها جای گیرد:
تلخی لمس شود:
تلفات طرفین در حیره برابر شود:
تنگدستی موجب سرزنش شود:
تهران چون بهشت شود:
تونلها کنده شود:
تیزپروازان حمله کنند:
ث
ثروت بصره بر باد رود:
ثروت در دست اشرار باشد:
ثروت سبب غرور شود:
ثروت فراوان شود:
ثروت کلانی در راه گناه خرج شود:
ثروت مردم مباح گردد:
ثروتمندان بخل کنند:
ثروتمندان برای سیاحت مکه روند:
ثروتمندان مورد احترام باشند:
ثروتها تاراج شود
ثلث مردم کشته شوند:
ج
جابیه شهری در سوریه در زمين فرو رود :
جاموس ( گاو وحشی یا گاو میش) سخن گوید:
جامۀ بدن نما رائج شود:
جامه وسیلۀ مباهات گردد:
جای پائی یافت نشود:
جذام شایع شود:
جزایر اشغال شود:
جلوگیری از منکرات نشود:
جمادات سخن گویند:
جنسها گران شود:
جنگلها خشک شود:
جنگها تداوم یابد:
جهاد برای غیر خدا باشد:
جهالت حاکم شود:
جهان با همه وسعتش تنگ آید:
جهان مضطرب شود:
جوانان از اسلام برگردند:
جوانان بی بندوبار شوند:
چ
چپاول رائج شود:
چماقداران کرد پرچم بردارند:
چهار پیمان امضا شود:
چهارصد هزار کشته شوند:
چهار فتنه روی دهد:
چهار نوع عذاب بر بغداد نازل شود:
چهار هزار نفر در باب الفیل کشته شوند:
چهل روز باران ببارد:
چهل روز مساجد تعطیل شود:
چیزی را که انسان نتواند بر او تحمیل کنند:
چین توسط ملخ ویران شود:
ح
حادثۀ بزرگی روی دهد:
حبشه با زلزله ویران شود:
حجاج غارت شوند:
حج تعطیل می شود
حدود الهی تعطیل شود: .
حرامها را حلال پندارند
حرب و قیس بشورند
حرص و آز بسیار شود:
حرکت شرقیها ظهور را نوید دهد.
حریمها شکسته شود:
حساب منجّمان درهم ریزد
حق از بین برود
حق پوشیده شود:
حقوق واجبه در گناه خرج حقیقت بی فروغ شود:
حکومت به اتراک رسد:
حکومت در دست سفیهان باشد:
حکومتهای چندروزه پدید آید:
حلب با صاعقه ویران شود:
حلّه خسف شود:
حوادث پیاپی شود
حوادث پیشینیان عینا تکرار شود:
حوادث جانکاه روی دهد:
حوادث چون دانههای تسبیح گردد
حیا رخت بربندد:.
حیله گران محترم باشند:
خ
خاک ذلّت بر چهرۀ بنی امیّه نشیند
خداترس کم شود:
خدا را فقط در رمضان بپرستند:
خراسان ویران گردد:
خراسانی و سفیانی همزمان خروج کنند:
خرما روی نخل فاسد شود:
خروج سفیانی حتمی است:
خروج کف دست از قرص خورشید حتمی است:
خروج قائم (عج) حتمی است:
خروج یمانی حتمی است:
خروج یمانی و خراسانی همزمانست:
خروج یمانی و سفیانی همزمانست:
خسف بیدا حتمی است
خسف در بصره پدید آید:
خسف در بغداد پدید آید:
خسف در جزیرة العرب پدید آید:
خسف در خراسان پدید آید:
خسف شوند:
خسوف بی سابقه روی دهد
خشکسالی شود:
خفقان شدید پدید آید:
خلاف در حرمین انجام شود:
خلافت در قدس فرود آمد:
خلافت را بنی امیّه ملوّث کنند
خلیفه ای بی طرفدار کشته شود:
خلیفۀ ثروت اندوزی بمیرد:
خلیفۀ عراق مرد بزرگواری را بکشد
خواب از چشم مردم ربوده شود:
خواجگان تدبیر امور کنند:
خودپرستی فراگیر شود:
خودفروشی رائج شود
خورشید از مغرب طلوع کند:
خورشید در وسط آسمان بایستد
خورشید نشانه ای پدید آورد:
خورشید و ماه بی فروغ شوند:
خورندۀ مال یتیمان ستایش شود:
خون حجّاج بر جمرات ریخته شود:
خون حرام در روز حرام ریخته شود:
خونها را مباح پندارند:
خونهای بسیاری ریخته شود:
خیانت را غنیمت شمارند
خیانتکاران محترم باشند:
خویشتن داری از بین برود:
د
دامها فراوان شود:
دانش بی ارج شود:
دانش رخت بربندد:
دانشمندان تبهکار باشند
دانشمندان تحقیر شوند:
دانشمندان مسخ شوند
دچار اختلاف شوند:
دختران پرده نشین دعوت به خروج کنند:
در آفتاب و ماه نشانهها پدید آید:
درآمد اهل شام قطع شود:
درآمدها از راه غیرمشروع باشد:
در بغداد از کشته پشته سازند: .
در حال مستی امامت کنند:
در خراسان اضطرابها باشد:
در خوزستان با سیّدی موسوی بیعت شود:
در دشت حجاز آتش بیفروزند:
در زمان غیبت همگان از او بهره مند باشند:
در سجستان شورش شود: .
در سه روز ۷۰ هزار کشته شوند:
در شام گرانی پدید آید:
در کلمۀ عدل اختلاف کنند: .
در کناره سفرشان مسخ شوند:
در ماه جمادی و رجب شگفتیها پدید آید:
در ماه ذیحجّه حجاج غارت شوند:
در ماه ذیقعده هرج ومرج شود:
در ماه ربیع جنگها پدید آید:
در ماه رمضان بانگ آسمانی شنیده شود:
در ماه رمضان خسوف و کسوف بی سابقه روی دهد
در ماه شوّال آتش جنگ مشتعل شود:
در ماه صفر مهاجرتها واقع شود:
در ماه محرّم حرامها حلال شمرده شود:
در مدینه فاجعه روی دهد: ۱۰۸۵.
در مساجد تجاوزگران انجمن کنند:
در مساجد غیبت کنند:
در مساجد نی و بربط زنند:
درندگان از گوشت ستمگران سیر شوند:
در همدان فاجعهها پدید آید:
دروغ شایع شود
دروغ مهارت شمرده شود:
دروغگو تصدیق شود:
درهم و دینار دین مردم شود:
دریاچۀ طبریّه خشک شود:
دستخوش حوادث شوند:
دسته دسته از دین خارج شوند:
دستی در آسمان ظاهر شود:
دشت نجف گلگون شود:
دشمنان اهلبیت مقرب شوند:
دشمن چیره شود:
دشمن خارجی دست نیابد:
دعاها مستجاب نشود:
دغلبازی فراوان شود:
در دل زمین بهتر از روی آن باشد
دلها از خوف خدا تهی گردد:
دلها از مردار گندیده تر شود:
دلها پراکنده شود:
دلها را قساوت گیرد
دلهای دوستان با دعای امام آرام باشد:
دمشق با جنگ ویران شود
دنیا جلوه گر شود:
دنیا روی ترش کند:
ده روز مداوم باران ببارد:
دوازده پرچم متشابه برافراشته شود:
دوازده مدّعی امامت خروج کند
دوازده هزار دختر مورد تجاوز قرار گیرد:
دو پل در بغداد ساخته شود:
دود فتنه به چشم همگان برود:
دور محوری جمع نشوند:
دوستان اهلبیت کنار زده شوند:
دوستی زبانی شود
دو سوّم مردم از بین بروند:
دولت ارزاق عمومی را در دست گیرد:
دولت مهدی در میان ایرانیان خواهد بود
دولتمردان فاسق باشند:
دولتهای موقّت بر سر کار آیند:
دو لشکر یمانی و سفیانی همزمان وارد کوفه شوند:
دین بازیچه شود:
دین به دست یک ایرانی تقویت شود:
دین را به چیز اندک فروشند:
دین را به رأی خود تفسیر کنند:
دین کم فروغ شود:
دین ریشه کن شود
دینداری بسیار سخت شود:
دیوارها تزیین شود:
ر
رازداران خیانت کنند:
راستگو تکذیب شود:
راستی رخت بربندد:
راه حج بسته شود
راههای خیر خلوت شود:
راههای ناشایست پررهرو باشد:
ربا را به نام تجارت خورند:
ربا شایع شود:
رحمت از دل بزرگان رخت بربندد:
رژیم سلطنتی برچیده شود:
رشوه رائج شود:
رشوه را به نام هدیه بخورند:
رگبارها فرو بارد:
روابط جنسی در رهگذرها واقع شود
روابط نامشروع شایع شود
روابط نامشروع علنی شود:
روایات اهلبیت متروک شود:
روحا در دل زمین فرو رود:
رودخانهها خشک شود:
رود نیل خشک شود:
روز چون ساعت شود:
رومیان حیله کنند:
رومیان خروج کنند:
روی زمین با خون رنگین شود:
ریا شایع شود:
ری ویران گردد:
ز
زاهدان تزویر کنند:
زبان خارجی رائج شود:
زبانها تیزتر از شمشیر شود:
زراعت آفت زده شود:
زراعت کمتر رشد کند:
زراعتها دچار حریق شود:
زکات داده نشود
زکات را جریمه پندارند:
زلزله ای در خراسان پدید آید:
زلزله حبشه را ویران کند:
زلزلۀ شام صد هزار تلفات دهد:
زلزله فراوان شود
زلزلههای وحشتناک در بغداد و شام روی دهد
زمام امور به دست سفیهان باشد
زمامداران ارزاق عمومی را در دست گیرند
زمامداران پوست مردم را بکنند
زمامداران دروغ گویند:
زمامداران ستم پیشه کنند
زمامداران را سیاست ندانند:
زمان کوتاه گردد:
زمانه سخت شود:
زمین با خون شیعیان گلگون شود
زمین از ستم پر شود:
زمین برکاتش را منع کند:
زمینهای بایر آباد شود:
زن تشویق به گناه شود:
زن و مرد مختلط شوند:
زندیق از قزوین خروج کند:
زنگ باطل به صدا درآید:
زنگیان بصره را ویران کنند:
زنها گستاخ شوند:
زنها تقاضای ازدواج کنند:
زنها برای یکدیگر آرایش کنند:
زنها بر زینها سوار شوند:
زنها بر مردان چیره شوند:
زنها بزرگترین فتنۀ مردان باشند:
زنها جامۀ مرد پوشند
زنها خشونت کنند:
زنها غرق طلا باشند
زنها فاسد شوند:
زنها فرمان دهند:
زنها قبلۀ مردها باشند:
زنها لخت شوند:
زنها مورد مشورت قرار گیرند
زنهای بصره و کوفه اسیر شوند:
زنهای نازا خرسند باشند:
زورا خسف شود:
زورمداران حاکم شوند:
زیرزمین بهتر از روی آن باشد:
س
ساختمانها را محکم و مرتفع سازند:
ساز و آواز در مساجد راه یابد
سال چون ماه شود:
سپاه بربر وارد مصر شود:
سپاه ترک وارد جزیره شود:
سپاه خراسانی سپاه سفیانی را نابود کند
سپاه سفیانی و سرنوشت آنها:
ستاره ای چون مهتاب طلوع کند:
ستارگان دگرگون شوند:
ستارۀ دنباله دار طلوع کند
ستم فراگیر شود.
ستم فراوان شود
ستمگران محترم باشند
ستمگران داد عدالت زنند:
سخاوت رخت بربندد:
سخن منجم را باور کنند
سرآغاز فتنه:
سرخی در افق پدید آید:
سرگردان شوند
سفرۀ عام در قرقیسیا پهن شود:
سفیانی-[نگا: فهرست سفیانی].
سفیهان بر سر کار باشند
سلاطین بی رحم مسلط شوند:
سمرقند ویران شود:
سنّت پیامبر ترک شود:
سنگ از مخفیگاه یهود خبر دهد:
سه بار ترکها حمله کنند:
سه بانگ آسمانی در ماه رجب شنیده شود:
سه پرچم در شام به اهتزاز درآید:
سه پرچم همزمان حرکت کند:
سه حادثه چهارصد هزار کشته بر جای گذارد:
سه خسف روی دهد:
سه روز آب فرات خونرنگ باشد:
سه سال از حج محروم شوند:
سه فاجعه در این امّت روی دهد:
سه لشکر در کوفه بجنگد:
سه ملیون نفر کشته شود.
سه نشانه در پیشقدم ظهور روی دهد:
سهم امام (ع) در گناه صرف شود.
سواره تا در مساجد آیند:
سوگند بسیار یاد کنند:
سیاهان به حکومت رسند:
سیّدی از تبار جعفر طیّار قیام کند:
سیّد حسنی در مدینه کشته شود:
سیّد خراسانی از خراسان قیام کند:
سیّد خراسانی امکاناتش را تقدیم حضرت کند:
سیّد خراسانی بصره را ویران کند:
سید خراسانی کوفه را آباد کند:
سیلاب بصره را ویران کند:
سیمای مردی در قرص خورشید ظاهر شود:
ش
شاعر فراوان باشد:
شامات به دست زنجیها ویران شود
شام به تسخیر بردگان درآید:
شامیان با طاعون هلاک شوند:
شامیان با مصریان بجنگند:
شاه و شاهزاده ای نماند:
شبانی از خسف بیدا گزارش دهد:
شب ۲۳ رمضان بانگ آسمانی شنیده شود:
شب زنده داری متروک شود:
شتاب کننده هلاک شود
شرّ آشکار شود
شراب به عناوین دیگر خورند:
شراب علنی شود:
شرق و غرب یکّه تاز شوند:
شروسی از ارمنستان خروج کند:
شروسی با مروزی بجنگد:
شریک به شریکش خیانت کند:
شش حادثه روی دهد:
شصت مدّعی نبوّت ظاهر شود:
شصت هزار نفر کشته شود:
شعلههای آتش از حسیل برخیزد:
شعیب بن صالح از ری برخیزد
شعیب از طالقان قیام کند:
شعیب اگر با کوه روبرو شود از جای برکند:
شعیب پرچمدار حضرت است:
شعیب در پیشاپیش لشکر خراسانی باشد:
شکارچیان ایجاد وحشت کنند:
شکم مادران را بدرند:
شکم مسئلۀ اصلی باشد:
شکمها به دست سفیانی دریده شود:
شکیبائی از فقرا گرفته شود:
شگفتیها پدید آید:
شمشیر حکومت کند:
شهادت دروغ پذیرفته شود:
شهرها دگرگون شود:
شهری به نام بصره ساخته شود:
شهری به نام زوراء ساخته شود:
شورش فراوان باشد:
شورشگر ایرانی بین کوفه و حیره کشته شود
شورشگر شرقی کشتار بسیار کند:
شیصبانی از کوفه خروج کند:
شیطان بانگ زند حق با فلانی است:
شیطان مردم را به شک اندازد
شیعیان همواره در اندوه باشند:
ص
صاعقه پدید آید:
صالحان بسیار کم باشند:
صداهای گوش خراش بسیار باشد
صدای فاجران بلند باشد:
صدای مردم در مساجد بلند شود
صدقه را جریمه پندارند:
صد هزار نفر کشته برجای بماند:
صلۀ ارحام با منت انجام شود:
صورت انسانی در خورشید ظاهر شود:
صیحۀ آسمانی همه را مبهوت سازد:
صیحه ای برخیزد و حادثه ای بدنبال آورد
ض
ضعیفان پایمان شوند:
ضلالت فراوان شود:
ط
طاعون آذربایجان را هلاک کند:
طاعون در بصره پدید آید:
طاعون سپاه ترک را نابود سازد:
طاعون شایع شود
طاعون و دجال وارد مدینه نشود:
طاغوتها بر امّت اسلامی چیره شوند:
طالب حرام ستایش شود:
طعنه بر مسلمان زنند:
طغیان آب واسط را ویران کند:
طلاق فراوان شود:
طلوع خورشید از مغرب حتمی است:
طمع و حرص فراگیر شود:
ظ
ظاهر مردم آراسته و باطنشان آلوده باشد:
ظرفهای طلا و نقره رائج شود:
ع
عارفان ستم کنند:
عاقل یافت نشود:
عاق والدین فراوان شود:
عبادت را برای مباهات انجام دهند:
عبد اللّه با عبد اللّه بجنگد:
عجم بر عرب مسلّط شود:
عجم بین عراق و ارزاق عمومی حائل شود
عدالت از زمامداران گرفته شود:
عدّۀ ناچیزی بر حق استوار بماند
عذابها به دنبال یکدیگر فرود آید:
عذرتراشی کنند:
عراق اشغال شود:
عراق را اضطراب فراگیرد:
عراق فتح گردد:
عراقیها از حج محروم شوند
عرب از پای درآید:
عرب استقلال یابد:
عرب را چون گوسفند سر ببرند:
عرب چیره شود:
عرب دچار اختلاف شود:
عقل از بیشتر مردم سلب شود:
علم از کوفه برچیده شود:
علم در قم مستقر شود:
علم رخت بربندد
علما را چون دزد سر ببرند:
علما با لباس بشناسند:
عوف سلمی از جزیره خروج کند:
غ
غارت و چپاول فراوان شود:
غذاهای رنگارنگ خورند:
غّلات به وسیلۀ ملخ از بین برود:
غنا را حلال پندارند:
غنا و موسیقی علنی شود:
غنایم روز کلب در دمشق حراج شود:
غیبت به درازا کشید:
غیبت نقل مجالس شود:
غیر اعلم را مقدم بدارند:
ف
فاجعه ای در منی روی دهد:
فاجعۀ سختی در بصره روی دهد:
فارس را راهزنان ویران کنند:
فاسق حکومت کند:
فاسق محترم باشد:
فاصلۀ ذبح نفس زکیه و قیام جهانی ۱۵ روز باشد:
فتنۀ جلای وطن پیش آید:
فتنۀ چهارم ۱۸ سال طول کشد:
فتنهها فرو ریزد
فتنهها فراگیر شود
فتنهها طولانی پدید آید:
فتوا بدون علم دهند:
فجایع فراوان باشد:
فحشا را مباح پندارند:
فرات طغیان کند:
فرزندان عاق شوند:
فرزند از مرگ پدر و مادر شادمان باشد:
فرزند پدر و مادرش را بیازارد:
فرزند به مخالفت پدر و مادر برخیزد:
فرزند توسّط پدر و مادر هلاک شود:
فرمان تخریب بیت المقدّس
فرمانروایان خیانت کنند:
فرومایگان حکومت کنند
فساد ریشه دواند:
فشار لمس شود:
فقرا افسرده باشند:
فقیر بسیار باشد:
فقها کشته شوند:
فقهای خیانگر بسیار باشند:
فقه را برای ریاست فراگیرند:
ق
قاریان رخت بربندند:
قاریان بی اثر شوند:
قاصدین بیت المقدّس نابود شوند:
قاضی برخلاف رضای خدا داوری کند:
قاضی رشوه گیرد:
قبطیها بر مصر چیره شوند:
قتل نفس زکیه حتمی است:
قحطی پدید آید
قحطی و گرانی سه سال ادامه دارد
قدرت دم زدن نباشد:
قدس فتح شود:
قدم به قدم جنگ درگیرد:
قذف در خراسان پدید آید:
قرآن از دل قاریان گرفته شود
قرآن با تحلیلهای غلط جلوه کند: ۸۰۰.
قرآن را با صدای نیکو بشناسند:
قرآن را با نی و موسیقی بخوانند:
قرآن را برطبق میل خود تفسیر کنند
قسمت اعظم بغداد خسف شود:
قسمتی از مسجد شام فرو ریزد
قطع رحم کنند:
قلب مؤمن از غصّه آب شود:
قلعهها گشوده شود:
قلنسوی مشترک پدید آید:
قماربازی رائج شود
قمار علنی شود:
قم در امان باشد:
قوانین الهی بی فروغ شود
قیام جهانی به روز عاشورا باشد:
قیام جهانی ۱۵ روز بعد از ذبح نفس زکیه روی میدهد
قیمتها بالا رود
ک
کابوس همه را فراگیرد:
کاخهای بلندی در بغداد ساخته شود
کارها به دست بچهها افتد:
کارها به دست زنان باشد:
کارها به دست سفیهان باشد:
کافر از وضع اندوهبار مؤمن شاد باشد:
کافران ۵ رودخانه را تصرّف کنند:
کافران مقرب شوند:
کریمان کمیاب شوند:
کسانی پابرجا میمانند که خداوند از آنها پیمان گرفته باشد:
کسب حلال سخت باشد:
کسوف بی سابقه روی دهد
کسی خدا را به یکتائی یاد نکند:
کشتار سختی بین حیره و شام روی دهد:
کشتار سه ملیونی روی دهد
کشتار فراوان شود
کشتار بی امان روی دهد:
کشت و کشتار دمشق را ویران کند:
کشف هیکل پیش آید:
کعبه طعمۀ حریق شود:
کف دستی در آسمان دیده شود:
کم فروشی رائج شود:
کنیسهها ویران گردد:
کوچکترها احترام نکنند:
کوخهای بصره کاخ شود:
کودتا رائج شود:
کودکان امارت کنند:
کودکان بر فراز منبر نشینند:
کودکان به دست سفیانی ذبح شوند:
کوفه با برجها و کانالها محاصره شود:
کوفه با خون مردم رنگین شود
کوهها از جای کنده شود:
کینه توزی فراوان شود:
گ
گام به گام راه پیشینیان دنبال شود
گرد ربا بر همه بنشیند:
گرسنگی حادّ و مزمن پدید آید:
گرسنگی بیداد کند:
گرسنگی پدید آید:
گرفتاری فراوان شود: .
گرگ سیرتان جامعۀ میش پوشند: .
گروه بسیاری با صیحۀ آسمانی از بین روند:
گروه بسیاری در حلّه و بصره خسف شوند:
گروه بسیاری در کنار پل کرخه کشته شوند
گروه منحرفی بر عراق تسلط یابند:
گروهی از الکلیها مسخ شوند:
گروهی از علمای بدعتگزار مسخ شوند:
گروهی از دشمنان اهلبیت مسخ شوند:
گروهی از مراکش خروج کنند:
گروهی از مردگان زنده شوند:
گروهی از مشرق خروج کنند
گروهی از مصریان اسیر شوند:
گروهی به دروغ به نام حضرت مهدی حکومت کنند:
گروهی به ارتداد گرایند
گروههائی منحرف شوند:
گزارشگری از سپاه سفیانی نماند:
گفتارشان گیرا و جاذب باشد:
گناه رائج شود:
گناه علنی گردد:
گندم به عراق نرسد:
گول ثروت خورند:
گوشت ستمگران خوراک پرندگان و درندگان شود:
گیاهان درو شوند:
ل
لا اله الاّ اللّه جز در خفا گفته نشود:
لبنان را حوادث خونبار فراگیرد
لشکر بیدا در کام زمین فرو رود:
لئیمان فزونی یابند:
لهو و لعب را حلال پندارند..
م
مادران از داشتن فرزند اندوهناک باشند
ماه چون هفته باشد:
متکبّرانه گام سپارند:
محبّت رخت بربندد:
محرّمات را حلال پندارند،
محرّمات را سبک شمارند:
محصول کم شود:
مدپرستان به مد گرایند: ۸۰۵.
مدّت زمامداری صالح ۹ ماه هست:
مدینه با سیل ویران شود:
مراکشیها به سوی مصر هجرت کنند:
مرحمت از دلها رخت بربندد:
مرد از درآمد نامشروع همسرش تأمین معاش کند:
مردان به صورت زنان درآیند:
مردان بی غیرت شوند:
مردان طلا پوشند:
مرد پلیدی به نام صالح قیام کند: .
مردم آذربایجان با طاعون هلاک شوند:
مردم از فرج نومید شوند:
مردم به جستجوی حضرت پردازند:
مردم به حرمین پناه برند:
مردم تابع قدرت شوند:
مردم چون گرگ شوند:
مردم شامات پراکنده شوند:
مردم شرق و غرب اختلاف کنند:
مردم متوسط برای تجارت مکه روند:
مردم موصل از گرسنگی جان سپارند:
مردم همدیگر را نشناسند:
مردی از اولاد امام حسین قیام کند:
مردی از تبار زید شهید قیام کند:
مردی از قزوین خروج کند:
مردی از قم خیزش کند:
مردی از همدان خروج کند:
مردی به نام شاهنشاه سلطنت کند:
مردی خون آشام مسلّط شود:
مردی در کنار جسر غرق شود:
مرزها ناامن شود:
مرغان شکمی از عزا درآورند:
مرگ بهتر از زندگی باشد:
مرگ زودرس فراوان باشد:
مرگ سرخ و سفید بسیار باشد
مرگ، فقهای راستین را برباید
مرگ، خوبان را گلچینی کند:
مرگ ناگهانی رائج شود:
مرویها با طوفان هلاک شوند:
مساجد آباد ولی از هدایت تهی گردد:
مساجد با افراد بی تقوا پرشود:
مساجد تعطیل شود:
مساجد محلّ ساز و آواز شود:
مستمندان برای دریوزگی مکه روند
مستمندان دروغ گویند
مستمندان را خوار شمارند:
مستی عیب نباشد:
مسجد اعظم کوفه ویران شود:
مسجد براثا ویران شود.
مسجد بصره همانند دکل کشتی بیرون آب باشد:
مسجد روند و نماز نگذارند:
مسخ شوند
مسلمانان رویاروی هم بایستند:
مشروب علنی گردد:
مشرکان، مسلمانانرا استخدام کنند:
مصریان اسیر شوند:
مصریان زمامدارشانرا بکشند:
مصریان در قرقیسیا کشته شوند:
معاونان ستم کنند:
معروف، منکر شود
مغربی بر مصر چیره شود:
مقابل کرخه پلی زده شود:
مقدرات را تکذیب کنند
مکّه ویران شود:
ملخ پدید آید:
ملیونها نفر کشته شود
منابع اقتصادی یغما شود
منادی آسمانی ندا کند:
منادی به نام او ندا کند
منافق محترم باشد:
منصفان زبون باشند:
منکر آشکار شود:
منکرات را بینند و جلوگیری نتوانند:
مهاجرت روزافزون باشد:
مهر حضرت در دلها جای گیرد:
موسیقی علنی شود:
مؤمن از گوسفند زبونتر گردد:
مؤمن تحقیر شود
مؤمن خالص رجعت کند:
مؤمن گمنام در امان باشد:
مؤمن واقعی ثابت قدم بماند:
مؤمن در گذشته از بشارت ظهور در قبر شادمان باشد:
میراثها تقسیم نشود:
میگساری علنی گردد:
میوه جات کاهش یابد:
میوهها روی درخت فاسد شود:
ن
ناامنی بیداد کند:
نادانی فراگیر شود:
ناقوس به صدا درآید:
نام خدا جز در پنهانی برده نشود:
نام رسول اکرم (ص) بر پرچم خراسانی نقش شود
نام مهدی بر سر زبانها افتد:
نامۀ برائت خوانده شود:
ناموسها مباح گردد:
نبرد سختی بین رومیان و شامیان روی دهد:
نجف را سیل فراگیرد:
نخلها خرما ندهد:
ندای آسمانی حتمی است
ندیمان مقرب شوند:
نرد و شطرنج رائج شود:
نسیم پرچم خراسانی جهان را عطرآگین کند
نشانۀ بزرگی در آسمان پدید آید:
نفس زکیه از تبار امام حسین است:
نفس زکیه از نشانههای حتمی است:
نفس زکیه ۱۵ روز پیش از قیام کشته شود:
نفس زکیه پیام حضرت را میخواند:
نفس زکیه به روز ۲۵ ذیحجه کشته شود:
نفس زکیه در میان رکن و مقام کشته شود
نماز از مساجد برچیده شود: .
نماز به آخر وقت موکول شود:
نماز جماعت متروک شود:
نماز را برای ریا خوانند:
نماز را با اجرت خوانند
نماز را تباه سازند:
نماز صبح ضایع گردد
نه دهم شر در بصره است:
نه دهم مردم هلاک شوند:
نهی از معروف شود:
نهی از منکر ترک شود
نور علم از اهل منبرگرفته شود:
نوزاد جز ستم نشناسد:
نیروها بر یکدیگر صرف شود:
نی و بربط در مساجد زده شود:
و
ویران شود:
وبا پدید آید
وحشت فراگیر شود
وحشت شدیدی عراق را فراگیرد:
وزیران دروغ گویند:
وقاحت اوج گیرد:
ولایتیها متهم شوند:
ویرانی در مصر پدید آید:
ه
هدایت کمیاب شود:
هرج و مرج فراوان شود:
هر چماقداری چماقش را بردارد:
هر روز بدتر شود:
هر زمانی بدتر از پیش باشد
هرکس در برابر شعیب بایستد نابود شود:
هرکس در برابر صیحۀ آسمانی بایستد هلاک شود:
هرکس پیش از ظهور قیام کند بازیچۀ کودکان شود:
هر کودکی اسلحه به دست گیرد:
هر ملّتی ملّت پیشین را لعن کند: .
هزاران هزار کشته شود:
هزار دختر اسیر شود:
هزینۀ فرار به صد دینار رسد:
هشتاد پرچم به جنگ اعراب آید:
هشتاد مرد برجسته کشته شود:
هشتاد هزار تن کشته شود:
هشداردهندگان از بین بروند:
هفتاد نفر همراه نفس زکیه کشته شود:
هفتاد هزار در بغداد کشته شود:
هفتاد هزار تن در سه روز کشته شوند:
هفتاد هزار یهودی در جنگ شرکت کنند:
هفت فتنه روی دهد:
هفت نهم مردم کشته شوند
هفته چون روز شود:
هلاکت سپاه سفیانی با خسف باشد:
هلاک مردان به دست همسران باشد:
همّ آنها علف آنهاست:
همجنس گرائی رائج باشد:
همرازان خیانت کنند:
همسایه از همسایه وحشت کند:
همسایه سر همسایه را ببرد:
همۀ آل محمّد زندانی شوند
همه اشک بریزند:
همه اهل حق در یک جبهه گرد آیند:
همه چیز را مباح شمارند:
همه دچار وحشت شوند:
همه دچار حیرت شوند:
همه در برابر بانگ آسمانی خاضع شوند:
همه در برابر نشانههای الهی خاضع شوند:
همۀ مسلمانان در برابر دشمنان گرد آیند:
هند به دست تبّتیها ویران شود:
هند بر سند چیره شود:
هیبت مسلمانان گرفته شود:
هیکل حضرت سلیمان کشف شود:
ی
یابوهای ترک تا فرات پیش تازند
یاران ستم کنند
یاران حضرت از قم برخیزند:
یأس فراگیر شود:
یک ایرانی از کوفه خروج کند
یک سوّم مردم کشته شوند:
یک سیّد حسینی خروج کند
یک سیّد هاشمی از گیلان خروج کند:
یک نفر قرشی با خواهرش در مدینه کشته شود:
یک نفر هم از سپاه سفیانی نمی ماند:
یک قفیز گندم به عراق نرسد
یمن با ملخ ویران شود
یمانی به سوی حق فراخواند
یمانی و سفیانی همزمان خروج کند:
اللهم عجل لولیک الفرج
مهمترین علامت ظهور امام زمان علیه السلام امام خواهی واقعی مردم است
.: Weblog Themes By Pichak :.

